مطالب مرتبط با کلیدواژه

اصل نسبی بودن


۱.

بررسی وضعیت حقوقی مراعی و مقایسه آن با نهادهای مشابه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرارداد مراعی غیرنافذ غیرقابل استناد اصل نسبی بودن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶۷ تعداد دانلود : ۷۲۱
معمولاً وضعیت عقود با توجه به رعایت شرایط شکل گیری و ایجاد آنها به سه وضعیت صحت، بطلان و عدم نفوذ تقسیم می شود. هر یک از این اصطلاحات سه گانه عنوان وضعیتی خاص هستند که قانون گذار در پی رعایت شرایط لازم به قراردادها بخشیده است. در برخی موارد قرارداد منعقده تمام شرایط اساسی صحت را دارا است، لیکن (غالباً) به جهت برخورد با حقوق اشخاص ثالث وضعیتی پیدا می کند که از آن به «مراعی» تعبیر می شود. «وضعیت مراعی» بیانگر وضعیتی است که قرارداد شرایط صحت را دارا است ولی برای رعایت حقوق شخص ثالث قرارداد مزبور تا بازه زمانی خاصی مراعی (منتظر) می ماند و بعد از گذشت زمان مذکور اگر حق ثالث به هر نحوی ادا شود، صحیح و در غیر این صورت باطل است. به بیان دیگر، قرارداد مزبور در مرحله مقتضی با هیچ مشکلی روبه رو نیست، ولی در تأثیر گذاشتن مقتضی با مانع مواجه است. این وضعیت را برخی با عدم قابلیت استناد در حقوق فرانسه مترادف دانسته اند؛ نظری که در این مقاله مورد انتقاد واقع شده است و نویسندگان این مقاله با ذکر مستندات بیان داشته اند که این دو وضعیت متفاوت هستند و مترادف دانستن آنها نادرست است. مبنای «وضعیت مراعی» جمع حقّین است. بر خلاف نهادهای دیگر فقط جهت حفظ حقوق ثالث یا طرفین نیست، بلکه سعی در جمع حقین خواهد داشت. در مقاله حاضر سعی در بررسی فقهی و حقوقی وضعیت مراعی داریم و در این راستا نگاهی تطبیقی به حقوق ایران، اسلام و فرانسه خواهیم داشت.
۲.

نسبت میان عقد استنادناپذیر و عقد غیرنافذ مراعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استنادناپذیری اصل نسبی بودن شخص ثالث عدم نفوذ مراعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۲۶۷
طبق اصل نسبی بودن قراردادها، یک عقد نمی تواند حقوق اشخاص ثالث را متأثر کند. عکس این حالت نیز صادق است و حقوق اشخاص ثالث هم اثری بر عقد ندارد. با این حال، گاهی در حقوق وضعیتی ایجاد می شود که در آن، اگرچه عقد برای اشخاص ثالث حق و تکلیفی ایجاد نمی کند اما حقوق بالقوه ایشان را مورد تهدید قرار می دهد؛ مانند فروش عین مرهونه توسط راهن. برای بررسی چنین وضعیتی، دو نظریه ارائه شده است: استنادناپذیری و عدم نفوذ مراعی. حقوق دانان در مورد نسبت میان این دو و مصادیق هریک از آن ها اختلاف نظر دارند. پرسش اصلی مقاله ی پیش رو این است که آیا دو نهاد مذکور، یکسان هستند، یا دو نهاد متفاوت با ماهیت و اهداف و آثار جداگانه هستند؟ هدف از طرح این پرسش و پاسخ به آن، ایجاد یک وضوح نظری در حوزه برخورد حق ثالث با حقوق متعاملین است. بدیهی است که وضوح نظری، مقدمه ایجاد رویه واحد در تصمیم گیری های قضایی است. مدعای مقاله پیش رو این است که این دو نهاد یکی هستند. هر دوی این نهادها برای حفظ حقوق اشخاص ثالث ایجاد شده اند؛ در هر دوی آن ها عقد، میان متعاملین صحیح اما در مقابل شخص ثالث بی اثر است. اِعمال حق ثالث نیز حسب مورد ممکن است باعث انفساخ عقد شود یا بر آن اثری نداشته باشد.
۳.

قرارداد گروهی به عنوان یکی از استثنائات اصل نسبی بودن قراردادها

کلیدواژه‌ها: قرارداد اصل نسبی بودن عقد گروهی قرارداد ارفاقی پیمان دسته جمعی کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۰ تعداد دانلود : ۶۱۶
براساس اصل نسبی بودن اثر قراردادها، حقوق و تکالیف قراردادی تنها دامنگیر کسانی خواهد بود که اراده آن ها در شکل گیری آن مؤثر است. لذا قرارداد شامل اشخاص ثالث نمی شود اما نیازهای بیش از پیش جامعه که ناشی از پیشرفت و توسعه شهرنشینی، زندگی اجتماعی و پیچیده تر شدن روابط اقتصادی و اجتماعی انسان هاست، موجب گردیده که بر قاعده کهن نسبی بودن قراردادها، استثناهایی وارد شود که آثار آنها بر اشخاص ثالثی که نقشی در شکل گیری آن نداشته اند تحمیل می-شود و این امر طبیعی است، زیرا یکی از اهداف علم حقوق، یافتن راه حل هائی است که به وسیله آن ها، نیازمندی های حقوقی اشخاص رفع می شود و منافع آن ها تضمین می گردد. این قراردادها، قراردادهای گروهی یا جمعی خوانده می شود که تابع احکام خاصی هستند، قراردادهای ارفاقی و پیمان های دسته جمعی کار، دو مصداق بارز اینگونه قراردادها در حقوق به شمار می آید. هرچند در این مسیر به اصل نسبی بودن قرارداد نیز خدشه وارد خواهد شد و به همین جهت برخی از حقوقدانان تلاش کرده اند تا با تحلیل های خود، اصل نسبی بودن اثر قراردادها را بدون استثناء باقی گذارند اما باید گفت نیازهای امروزین جامعه حقوقی اقتضاء دارد که اصل مزبور تعدیل شود.
۴.

بررسی تطبیقی قرارداد ارفاقی در حقوق افغانستان و ایران، به عنوان استثنای بر اصل نسبی بودن قرارداد

تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۲۸۰
یکی از اصول بنیادین حاکم بر قراردادها، اصل نسبی بودن قرارداد است. مفاد اصل مزبور این است که قرارداد صرفاً نسبت به طرفین و قایم مقام آنها مؤثر است و اصولاً نسبت به اشخاص ثالث اثری نخواهد داشت. قانون گذار افغانستان و ایران، به طور استثناء اصل نسبی بودن قرارداد را در مورد قرارداد افاقی نقض کرده اند. قرارداد ارفاقی، قراردادی است که بین تاجر ورشکسته و تمام یا اکثریت طلبکاران منعقد می گردد، به موجب این قرارداد تاجر متعهد می شود که مبالغ معینی را در سررسیدهای مشخص به طلبکاران خود بپردازد تا در عوض بتواند دوباره به زندگی عادی تجاری خود بازگردد. قرارداد افاقی بر مبنای اصول حقوقی افغانستان و ایران با توافق طرفینی صورت می گیرد. این نوع قرارداد، به عنوان استثنای بر اصل نسبی بودن قرارداد، نسبت به اشخاص ثالث یا همان طلبکاران مخالف نیز دارای اثر می باشد؛ بدین توضیح که قرارداد مزبور، نه تنها نسبت به طرفین، بلکه نسبت به اشخاص ثالث نیز ایجاد حق و تکلیف می کند. تکلیف ناشی از قرارداد ارفاقی نسبت به طلبکاران مخالف این است که قرارداد مذکور نسبت به آنها واجب الاحترام می گردد؛ بدین بیان که آنها نمی توانند با قراردادی که بین اکثریت طلبکاران و تاجر منعقد شده است، مخالفت نمایند. بنابراین، قانون گذار افغانستان و ایران در چهار چوب قانون، اقلیت را تابع اراده اکثریت اعلان کرده اند؛ بدین ترتیب که اولاً: تاجر را، بدون رضایت اقلیت، از قید توقف رها و به زندگی عادی تجاری برمی گرداند؛ ثانیاً: امضاء کنندگان قرارداد افاقی را در استیفای مابقی طلب شان از دارایی تاجر بر دیگران مقدم می دارد. اما حقی که، به نظر می رسد، قرارداد ارفاقی برای طلبکاران مخالف ایجاد می کند این است که اگر تاجر از اجرای شرایط قرارداد ارفاقی خودداری نماید یا مرتکب تقلب منجر به ورشکستگی شده باشد و یا اینکه معلوم شود که قبل از قرارداد ارفاقی میزان حقیقی دارایی و قروض خود را اعلام نکرده است، طلبکاران مخالف، به عنوان اشخاص ثالث، حق اقامه دعوا علیه او مبنی بر اعلام فسخ یا ابطال قرارداد ارفاقی را خواهند داشت، چرا که آنها در این دعوا ذی نفع هستند و نفع آنان در لغو آثار قرارداد مزبور است؛ بدین معنا که با فسخ یا ابطال قرارداد مذکور همه آثار آن از جمله حق تقدم طلبکاران موافق از بین می رود و در نتیجه کلیه طلبکاران؛ اعم از موافق و مخالف در استیفای مابقی طلب شان از دارایی تاجر، که ممکن است در آینده نصیب وی شود، در یک سطح و یک مقام قرار می گیرند. به علاوه، منطق حقوق حکم می کند که در مقابل وجوب احترام به قرارداد ارفاقی، در موارد فوق، حق درخواست فسخ یا ابطال آن نیز برای طلبکاران مخالف که اشخاص ثالث به شمار می روند، منظور گردد.
۵.

اثر اصل نسبی بودن در تشکیل تعهدات و تحلیل آن در دادرسی تجاری

کلیدواژه‌ها: اصل نسبی بودن بیع شرکت دادرسی تجاری ابطال عقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۲
اصل نسبی بودن تعهدات یکی از اصول مهم است که شناخت آن در تحلیل آثار عقد موثر است. در قرار داد های تجاری گاه ناقل با سوء استفاده از وضعیت عدم صحت عقد بر بخشی که حقوق ثالث تضییع شده قصد سوء استفاده و ابطال کل عقد و تعهدات خود را دارد. در عقود خود ساخته بیع کل شرکت این مساله با اختلاط حقوق شرکت و شریک پیچیده تر می شود. در دادرسی های تجاری شناخت دقیق از این بخش ها و عدم تعجیل در اعلام بطلان برای حفظ عقود و امنیت تجاری ضرورت دارد.