بازاندیشی در مفهوم حق به شهر و ارتباط آن با شهرسازی عدالت محور (مورد پژوهی: تحلیل تطبیقی محلات هفت آسیاب و شیشه گرخانه شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه رویکرد "حق به شهر" مفهومی نوین در پاسخ به روند توسعه شهری نامتعادل می باشد که در نهایت به شهری برخوردار از عدالت، انسجام و پیوستگی اجتماعی، سالم، قابل زیست، پایدار و شهروندمدار می انجامد. این رویکرد راه حلی موثر در نجات و احیای حقوق شهروندی محسوب گردیده و با تأکید بر عامل حق به زندگی شهری، زمینه های تحقق پذیری و دستیابی به شهرسازی عدالت محور و لذت دموکراتیک از شهر را فراهم می نماید. در این میان شهرسازی عدالت محور به عنوان دانشی مهم و رهیافی پیشرو در شهرسازی به منظور واکنش به نابرابری های اجتماعی-فضایی تولید شده از سوی سرمایه داری، وارد عرصه توسعه شهری شده است.
هدف پژوهش: تحقیق حاضر با هدفی کاربردی و روشی توصیفی-تحلیلی سعی دارد تا با اتخاذ پیش زمینه ای انسان مدارانه، به ارزیابی تطبیقی وضعیت شاخص های حق به شهر در سکونتگتهای شهری بپردازد. در واقع مسئله اصلی تحقیق سنجش سطح کیفی مولفه های حق به شهر در محورهای مطالعاتی می باشد. تا از این طریق جایگاه برنامه ریزی شهری از نقطه نظر تحقق شهر عدالت محور به عنوان رهیافتی مترقی در حوزه توسعه شهری مشخص گردد.
روش شناسی پژوهش: ابزار مورد استفاده در گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، بهره گیری از روش های سندگزینی و کتابخانه ای و استفاده از ابزار پرسشنامه و تکنیک های سوارا و ماباک می باشد. جامعه آماری و حجم نمونه تحقیق مشتمل بر کل جمعیت بافت تاریخی شهر ارومیه می باشد که از طریق روش کوکران، تعداد نمونه احتساب گردیده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: محلات هفت آسیاب و شیشه گرخانه شهر ارومیه موارد مطالعاتی پژوهش حاضر را تشکیل داده است.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که زیرشاخص های دسترسی به خدمات عمومی و دموکراسی به ترتیب بیشترین و کمترین سطح اهمیت را به خود اختصاص داده اند.
نتایج: محله شیشه گرخانه شهر ارومیه در شاخص های حاکمیت شهری، شمول اجتماعی، تنوع و سرزندگی و دسترسی فضایی وضعیت مطلوب تری را نسبت به میزان تحقق پذیری زیرشاخص های حق به شهر و دستیابی به برنامه ریزی شهری عدالت محور به خود اختصاص داده است.