میراث پیشافلسفی یونان باستان و تأثیر آن در فرجام نگری زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهن ترین مکاشفات آخرت شناسانه دین زرتشت را می توان در سروده های خود زرتشت یعنی در گاهان بازیافت که در آن تصویری از آینده با دورنمایی روشن از پیروزی راستی بر دروغ به شرح آمده است. هرچند بنا به سرشت مکاشفه ای این متن، آینده به تصویر درآمده در آن، به شکلی محتوم و جبری توصیف شده است، بااین وجود، تأکید اصلی زرتشت در این پیروزی بر ابزار اختیار یا گُزیداری بشر است. درحقیقت، روشن ترین فهم از اندیشه زرتشت پیشرفت و تعالی سیر اخلاقی است که در نتیجه آن بشر با اختیار خود راستی را گزینش می کند. پس از متون گاهانی اوستا و نیز بخش های کوتاهی از اوستای نو، مستقل ترین روایات از مکاشفات آخرت شناسانه این دین را می توان در متون پهلوی بازیافت. نکته شایانِ توجه آنکه، مکاشفات روایت شده در این متون در تصویری کاملاً متضاد با اندیشه های زرتشت، آینده ای تاریک و رو به تباهی از سرانجام بشر ارائه می دهند که در بخشی از آن متون، این تباهی با بن مایه نمادینی از فلزات به تصویر درآمده است. این دوگانگی در توصیف سرانجام در سنت دین زرتشتی بی تردید نشان از تحول در سرشت فکری و ساختار اندیشه فلسفه تاریخ دین زرتشتی دارد که تحت تأثیر دگرگونی های سیاسی و اجتماعی دنیای مزدیسنان و مواجهه دین زرتشتی با اندیشه های دیگر رخ داده است. بر این مبنا، مسئله اصلی این پژوهش واکاوی در چگونگی تحول در اندیشه های مکاشفه گرایانه دین زرتشت و به ویژه خاستگاه بن مایه تقسیم اعصار با بن مایه فلزات در متون متأخر دین زرتشتی است. این پژوهش ضمن بررسی و تأمل در متون و منابع دین زرتشتی و آثار یونانی و رومی به این نتیجه دست می یابد که با دگرگونی های سیاسی و فروپاشی حکومت هخامنشیان و تسلط حکومت مقدونی بر سرزمین مزدیسنان، آثار مکاشفه گرایانه دین زرتشتی برای تبیین و توجیه موقعیت پیش آمده، تکوین و تطور یافتند. این روایات با استفاده از بن مایه ها و آثار مکاشفه گرایانه رواقی- هلنی ازجمله متون سیبولایی که در آن تصویری رو به تباهی از سرانجام بشر ارائه داده است، وضعیت آشوبناک جامعه مزدیسنی را پس از سقوط هخامنشیان توجیه پذیر و دریافتنی کردند.