خاستگاه اجتماع انسانی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مباحث اجتماعی و ناظر به جنبه های مختلف انسان با هویت جمعی در اندیشه و تتبعات و نوشته های علامه طباطبایی جایگاه ویژه ای دارد. ذهن ساختارمند این اندیشمند ممتاز اسلامی، موجب طرح و بحث از مبانی و ساختارهای ایجاد و حرکت اجتماع انسانی شده است؛ به گونه ای که می توان تفکر اجتماعی را یکی از نقاط ثقل اندیشه دینی ایشان به حساب آورد. پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی، مبانی اندیشه ای علامه طباطبایی در بحث از خاستگاه اجتماع انسانی و نوع ارتباط میان آنها را دنبال می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد، سازوکار تشکیل جامعه بشری، منشا اجتماعی بودن، ایجاد محدودیت در آزادی فردی، تعاون و همکاری جمعی، تشریع قانون و تشکیل و تاسیس حکومت و شیوه حکمرانی، به عنوان مبانی و پیش فرض های ساخت اجتماع انسانی در اندیشه علامه، رابطه منظومه وار داشته و به مثابه دانه های زنجیر به هم متصل، ریسمان محکمی در زمینه حدوث و بقای جامعه انسانی را شکل داده اند. این نگاه ساختارمند به مباحث و مسائل اجتماعی، علامه را وارد اندیشه ورزی در حوزه زندگی اجتماعی نموده است. ایشان در اندیشه های اجتماعی، به ساخت جامعه از متن و درون و از پایین به بالا نظر دارد و هرم قدرت با وجود اهمیت، در اولویت دوم اندیشه های ایشان در مسائل اجتماعی و حکمرانی است.