بررسی امکان تکوّن دانش اقتصاد در پارادایم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای اقتصادی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
235 - 264
حوزههای تخصصی:
اعتبار بحث از نظام اقتصادی اسلام با چالش های نظری در دو سطح امکان تحقق و کیفیت تکّون مواجه است. در مقاله پیش رو، این دو چالش با استناد به مبانی اندیشه اسلامی مورد کاوش قرار گرفته و پاسخ داده شده است. اسلام و حاکمیت برانگیخته از آن، یک کل نظام مند بوده و شامل زیرنظام های متنوع از جمله نظام اقتصادی است و هنگام تحقیق درباره هر یک از اجزای اسلام، باید جزء مورد نظر را در درون آن کل مطالعه کرد. دراینجا این سؤال مطرح می شود که آیا این موضوع در مورد زیرنظام ها نیز صادق است؟ رویکردهای مطالعاتی مربوط به اقتصاد اسلامی چیست و چه وضعیتی را ترسیم می کند؟ به نظر نگارنده، اقتصاد اسلامی مجموعه ای از ایده ها در حوزه های متنوع است و برای اینکه به صورت چارچوب منسجم علمی درآید، لازم است با رویکردی جامع و نظام مند مورد توجه واقع شود؛ وگرنه رویکردهای تک بعدی− هرچند ارزشمند− نیل به مقصود را از دسترس خارج می کند. پیش از بررسی این موضوع، لازم است به این پرسش پرداخته شود که آیا اساساً اقتصاد اسلامی امکان تحقّق خارجی دارد؟ غالباً گفته می شود که اقتصاد علمی اثباتی است؛ ولی اسلام شامل آموزه های هنجاری می باشد؛ ازاین رو همان گونه که فیزیک با وصف اسلامی بی معناست، اقتصاد نیز چنین است. فرضیه ما این است که اقتصاد اسلامی کاملاً ممکن و شدنی است و با روشی نوین به اثبات آن خواهیم پرداخت؛ بنابراین متون علمی مرتبط با اقتصاد اسلامی می تواند شکل گرفته، به تدریج گزاره های این علم به محک آزمون درآید و سپس در مسیر اجرا قرار گیرد.