مطالب مرتبط با کلیدواژه

حکمت ایران


۱.

سرچشمه های معرفتی حکمت اشراقی و نقش و تأثیر قرآن و منابع روایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی حکمت یونان حکمت ایران عرفان قرآن عقل و شهود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۸۸
بر خلاف بسیاری از فیلسوفان مسلمان که معمولاً از منابع و پیشینه تاریخی افکار خود کم تر یاد می کنند، شیخ اشراق صریحاً از متفکرانی که اندیشه های خود را ادامه دهنده حکمت آنان می داند، نام می برد. پرداختن به ریشه یابی منابع حکمت اشراق از همان آغاز تألیف «حکمه الإشراق» توسط خود شیخ شروع شده است و بعدها توسط شارحان «حکمه الإشراق» ادامه یافت و تا زمان حاضر نیز ادامه دارد. هدف از این جستار بازخوانی نقش و تأثیر منابع قرآنی و روایی به مثابه مهم ترین سرچشمه های معرفتی شیخ اشراق است. گرچه به فلسفه شیخ اشراق غالباً به عنوان نقطه تلاقی حکمت و عرفان و تفکر ایران و یونان نگریسته می شود ولی سهروردی با آگاهی به منابع قرآنی و روایی در صدد اتقان و استحکام حکمت خود بوده است. این انگیزه در مسائل گوناگونی محقق شده است از جمله در تأویل آیات قرآن به مباحث فلسفی مانند عقل فعال و قوه مخیله؛ توجیه و تأیید مباحث مربوط به عقل اول، تجرد و جاودانگی نفس و قاعده امکان اشرف با توسل به آیات قرآن. همچنین مسائلی مانند خلافت الهی از مباحث این مقاله است که در اندیشه سهروردی ریشه قرآنی دارند. بر این اساس می توان گفت که راه رسیدن به حقایق گاهی عقل است و گاهی کشف و شهود عرفانی و در رأس همه آن ها وحی الهی. محال است آنچه حق است و عقل و شهود سلیم بدان راه یافته، در تضاد با وحی الهی باشد.
۲.

مقایسه انسان شناسی در اندیشه عزیزالدین نسفی با حکمت ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی نسفی حکمت ایران زرتشت عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۷
انسان شناسی، یکی از مسائل اساسی در عرصه معارف بشری است. که مکاتب مختلف از زاویه های گوناگون به آن پرداخته اند. هدف این مقاله، که با روش تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای انجام می پذیرد آن است؛ که بهمقایسه آراء و اندیشه های عزیزالدین نسفی با زرتشت دراین مسأله بپردازد. در فرآیند تحقیق با مراجعه و اتکا بر آثار نسفی و زرتشت به این مسأله دست یافته ایمکه دو طرف مقایسه در مسائلی مانند پذیرش اینکه انسان موجودی مخلوق خداست دارای ابعادی وجودی مانند جان و روان و خرد و بعد فیزیکی است. آدمی موجودی است برخوردار از نیروی اراده و اختیار، خیر و یا شر نیزبه گزینش او باز می گردد و اینکه علم و عمل انسان است که سازنده حقیقت اوست. دارای ظرفیت وجودی ویژه است که موجودات دیگر آز آن بی بهره اند و به دلیل همین ظرفیت وجودی است که نماینده و خلیفه الهی و یاور آفریدگار(به اصطلاح زرتشت) در جهان هستی می باشد. گل سر سبد خلقت و از همه برتر است و زمام اختیار و رهبری دیگر موجودات به وی سپرده شده است. از سویی دیگر به تفاوت هایی نیز دست یافته ایم که موجب تمایز دو نوع انسان شناسی می گردد مانند اینکه در اندیشه زرتشت، مسأله ای به نام فطرت مطرح نشده است اما در اندیشه نسفی این مسأله به خوبی نمود دارد. همچنین در این مسأله که معرفت آدمی نسبت به مبدأ هستی به چه میزان و چگونه میسر است؛آیا انسان می تواند نسبت به آفریننده، معرفت اکتناهی داشته باشد؟ نسفی به روشنی این نوع معرفت را نفی کرده است اما زرتشت ساکت است. در اندیشه وی چیزی به چشم نمی خورد. همچنین نسفی نگاهی شریعتمدارانه به حوزه رفتار آدمی دارد و پای بندی به شریعت را در مراحل سلوکی یک ضرورت می شمرد.