شناسایی مضامین متناسب و مغایر با فرهنگ ایرانی- اسلامی در ادبیات کودکان گروه سنی «ب» با استفاده از روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۵
163 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مضامین متناسب و مغایر با فرهنگ ایرانی اسلامی در ادبیات کودکان، با استفاده از روش پژوهش تحلیل محتوا (کمّی و کیفی) است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه های اول، دوم و سوم ابتدایی (گروه سنی ب) در سال تحصیلی 96-1395 بودند (12933 نفر) که از این تعداد، 1000 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه محقق ساخته (کمّی) و پرسشنامه محقق ساخته درباره مضامین متناسب و مغایر با فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی (کیفی) بود. در مرحله نخست، با استفاده از پرسشنامه کمّی، از نمونه هزارنفری دانش آموزان، درباره کتاب های موردعلاقه شان نظرخواهی شد. سپس با استفاده از نرم افزار Spss، بیست مورد از پر خواننده ترین کتاب های موردعلاقه آن ها شناسایی و فراوانی هر یک از کتاب ها مشخص گردید. در مرحله دوم، کتاب های پر خواننده، در قالب پرسشنامه محقق ساخته کیفی در اختیار 20 نفر از صاحب نظران (شامل اساتید فلسفه تعلیم و تربیت، زبان و ادبیات فارسی و کارشناسان کتاب کودک) قرار گرفت. بدین ترتیب از آن ها درباره مضامین مثبت و متناسب با فرهنگ ایرانی- اسلامی و مضامین منفی و مغایر با فرهنگ ایرانی- اسلامی نظرسنجی شد. درنهایت نتایج پرسشنامه کیفی نشان داد که در میان مضامین مثبت، «پیروزی نهایی خوبی بر بدی» و «ازدواج» و در میان مضامین منفی، «جادو» دارای بالاترین میزان توافق هستند. همچنین به نظر می رسد در این کتاب ها به آموزه های مذهبی، تغذیه خیال، کمک به زندگی واقعی کودک و آموزش چگونگی مواجهه با مشکلات توجه شده است. درمجموع، کتاب های بررسی شده از مضامین مثبت بیشتری در مقایسه با مضامین منفی برخوردار بودند.