عدم تعین داده حسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
147 - 167
نظریه داده حسی عین تجربه ادراک حسی را داده حسی و نه عین واقع در جهان خارج در نظر می گیرد. حال، در بسیاری از موارد، اگرنَه تمام موارد، تجربه ادراکی درجه ای را از عدم تعین دارد، اگرچه اوضاع امور در جهان خارج متعین است. اگر داده حسی عین تجربه ادراکی باشد، آنگاه، در این موارد از عدم تعین تجربه ادراکی، داده حسی متعین است یا نامتعین؟ من سه نمونه از این موارد عدم تعین را بررسی می کنم: مثال مرغ سرخدار، رابطه تعدی میان دقیقاً-مشابه ها و آزمایش فکری زن بلندمو. نشان می دهم که در هر سه مورد، خواه داده حسی متعین فرض شود خواه نامتعین، نظریه داده حسی در توضیح آن عدم تعین توفیق نخواهد داشت. اگر داده حسی نامتعین باشد، آنگاه رابطه آن با عین خارجی متعین مشخص نیست: گویی آنچه به ادراک حسی درمی آید آن داده حسی نیست. اگر داده حسی متعین باشد، آنگاه این داده حسی مشخصه هایی دارد که سوژه تجربه ادراکی از آن آگاه نیست و این نتیجه با مشوّق اصلی نظریه داده حسی سازگار نیست. بنابراین، نظریه داده حسی، با تبدیل عدم تعین شناختی به عدم تعین وجودشناختی، خود را دربرابرِ مسئله عدم تعین بی دفاع می کند.