مطالب مرتبط با کلیدواژه

تجربه ادراک حسی


۱.

استدلال علّی در حمایت از فرض نوع مشترک(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجربه ادراک حسی استدلال علی فرض نوع مشترک فصل گرایی واقع گرایی ساده باورانه اصل «علت مشابه معلول مشابه»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۱۳۹
بنا به استدلال علّی، از آنجا که ممکن است تجربه ادراک مطابق با واقع و توهّم علّت مستقیم یکسان داشته باشند، پس این دو تجربه از نوع مشترک هستند. از این چشم انداز، استدلال علّی نظریّه فصل گرایی را رد می کند. نشان می دهم که استدلال علّی مبتنی بر اصل «علّت مشابه، معلول مشابه» است. این اصل با اتّخاذ رویکردی برون گرا رد می شود. با این حال این اصل را می توان به گونه ای تغییر داد که با برون گرایی رد نشود. استدلال علّی مبتنی بر این اصل استدلالی معتبر است. توضیح می دهم که این استدلال اگرچه فرض نوع مشترک را نتیجه نمی دهد، اما مشکلی را برای واقع گرایی ساده باورانه پدید می آورد. رویکرد مارتین را در دفاع از واقع گرایی ساده باورانه بررسی می کنم. استدلال می کنم که این رویکرد قابل دفاع نیست. به این ترتیب، استدلال علّی اگرچه فصل گرایی را رد نمی کند، اما واقع گرایی ساده باورانه را در توضیح ادراک حسّی از صحنه خارج می کند.
۲.

عدم تعین داده حسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۸۸
نظریه داده حسی عین تجربه ادراک حسی را داده حسی و نه عین واقع در جهان خارج در نظر می گیرد. حال، در بسیاری از موارد، اگرنَه تمام موارد، تجربه ادراکی درجه ای را از عدم تعین دارد، اگرچه اوضاع امور در جهان خارج متعین است. اگر داده حسی عین تجربه ادراکی باشد، آنگاه، در این موارد از عدم تعین تجربه ادراکی، داده حسی متعین است یا نامتعین؟ من سه نمونه از این موارد عدم تعین را بررسی می کنم: مثال مرغ سرخدار، رابطه تعدی میان دقیقاً-مشابه ها و آزمایش فکری زن بلندمو. نشان می دهم که در هر سه مورد، خواه داده حسی متعین فرض شود خواه نامتعین، نظریه داده حسی در توضیح آن عدم تعین توفیق نخواهد داشت. اگر داده حسی نامتعین باشد، آنگاه رابطه آن با عین خارجی متعین مشخص نیست: گویی آنچه به ادراک حسی درمی آید آن داده حسی نیست. اگر داده حسی متعین باشد، آنگاه این داده حسی مشخصه هایی دارد که سوژه تجربه ادراکی از آن آگاه نیست و این نتیجه با مشوّق اصلی نظریه داده حسی سازگار نیست. بنابراین، نظریه داده حسی، با تبدیل عدم تعین شناختی به عدم تعین وجودشناختی، خود را دربرابرِ مسئله عدم تعین بی دفاع می کند. 
۳.

رابطه علم ادراک حسی با تجربه ادراک حسّی: بررسی مواجهه برج با مک داول(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم ادراک حسی تجربه ادراک حسی طبیعت گرایی فصل گرایی برج مک داول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۶
یک پرسش اساسی در فلسفه ادراک حسّی ناظر به تعیین رابطه علم ادراک حسّی با تجربه ادراک حسّی است. در این مقاله به جای پاسخ به این پرسش، به ردیابی آن در متن مواجهه برج با مک داول پرداخته می شود. مک داول از فصل گرایی معرفت شناختی دفاع می کند. برج در سوی مقابل استدلال می کند که فصل گرایی با بنیاد علوم تجربی ناسازگار است. مک داول در مقام پاسخ استدلال می کند که تفکیک علمی و تفکیک معرفت شناختی اگرچه متفاوت هستند، اما ناسازگار نیستند. افزون بر این، علم اساساً درباره تجربه ادراک حسّی نیست؛ بلکه شرایط امکان آن را توضیح می دهد. برج با ردّ این دیدگاه، مک داول را متّهم می کند که بنا دارد دیواری میان علم و فلسفه بکشد. بررسی مفصّل این مواجهه نشان می دهد که این تقابل دست کم در هسته خود معطوف به موضوعی فراتر از ارائه یک نظریّه مناسب برای تجربه ادراکی است. این گونه به نظر می آید که این دو به نمایندگی از دو نظریّه رقیب در فلسفه ادراک حسّی اساساً به دو سنّت فلسفی با چارچوب نظری متفاوت تعلّق دارند. در نهایت به نظر می توانیم نتیجه بگیریم که ارزیابی نهایی و قطعی در خصوص این دو نظریّه عمده در فلسفه ادراک حسّی، در گروی تعیین موضع در خصوص طبیعت گرایی در فلسفه است.