تحلیل جامعه شناختی قصه «خیشخانه هرات» از تاریخ بیهقی (براساس نظریه «کنش متقابل نمادین»)(مقاله علمی وزارت علوم)
تاریخ بیهقی یکی از متون تاریخی است که ابوالفضل بیهقی آن را نوشته است. این کتاب دربردارنده اطلاعات دقیق و درستی از دوره غزنویان است. «خیشخانه هرات» یکی از حکایت های موجود در این کتاب است که به چگونگی ارتباط سلطان محمود با فرزندش مسعود می پردازد. کاربست نظریه «کنش متقابل نمادین» در این حکایت موجب می شود تا با بررسی ارتباطات کلامی و غیرکلامی میان شخصیت ها، شناخت و درک دقیق تری از اوضاع و احوال دربار غزنوی و زندگی روزمره آنها، در اختیار مخاطب قرار گیرد. نظریه «کنش متقابل نمادین» با تأکید بر موضوع نمایش و تظاهر، ظرفیت های جدیدی را در حوزه تعاملات و ارتباطات انسانی معرفی می کند. پیش فرض این است که وجود متغیرهایی مانند «نمایش دروغین»، «ایدئال سازی»، «رازآمیزی»، «تبانی تیمی»، «تزویر»، «چندخویشی»، «حفظ کنترل نمایشی»، «کنش و واکنش» در حکایت یادشده، کاربست نظریه «کنش متقابل نمادین» را باورپذیر می کند. تحلیل این متغیرهای جزوی در «خیشخانه هرات» می تواند نمادی از یک واقعیت فراگیر و کلان جامعه شناختی تلقی شود که نشان دهنده فضای ناپایدار فرهنگی و اجتماعی و همچنین پنهان کاری و رازآمیزی، تفتیش، تظاهر، بی انسجامی و بی اعتمادی بسیار در دوره و دربار غزنویان است. در این مقاله با تحلیل کیفی و توصیفی تلاش می شود تا نشانه های جامعه شناختی موجود در این حکایت بررسی شود.