تحلیل الگوی همکاری استراتژیک در روابط جمهوری اسلامی ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
93 - 120
روابط ایران و چین در دوره بعد از انقلاب اسلامی با فراز و نشیب های زیادی توأم بوده و همین موضوع، امکان شکل گیری روابط استراتژیک میان دو طرف را با تردیدهای جدی مواجه ساخته است. با این وجود، پی ریزی مشارکت راهبردی فراگیر را می توان به منزله آغاز فصل جدیدی از مناسبات استراتژیک تهران و بیجینگ تلقی کرد. پرسش اصلی پژوهش حاضر، امکان یا امتناع شکل-گیری توافق همکاری استراتژیک فراگیر در روابط ایران و چین با تکیه بر بنیان های فرهنگی و هویتی دو کشور می باشد. درک روابط ج.ا.ایران و چین در چارچوب یادشده، مستلزم شناخت نگرش ها و تصورات نخبگان دو کشور از خود، دیگری و بازیگران مداخله گر می باشد. در همین ارتباط، پژوهش حاضر با بهره گیری از مفروضه های نظریه سازه انگاری درصدد به آزمون کشیدن این فرضیه است که عوامل فرهنگی و هویتی به همان اندازه که زمینه ساز شکل گیری مشارکت راهبردی فراگیر در روابط دو کشور می باشند، به میزان مشابهی نقشی تعیین کننده در تحدید همکاری های استراتژیک دو طرف دارند. روش تحقیق در این پژوهش، روش علی می باشد و شیوه گردآوری اطلاعات نیز براساس روش کتابخانه ای قرار دارد که با مراجعه به کتاب ها، مقالات، اینترنت و... فیش برداری و تنظیم شده است.