سیاست خارجی ترکیه در حوزه دریای سیاه در دوره پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
219 - 242
در طول جنگ سرد، شوروی، بلغارستان و رومانی بعنوان اعضایی از بلوک شرق و ترکیه در ساحل جنوبی بعنوان عضوی از بلوک غرب تنها دولت های ساحلی دریای سیاه محسوب می شدند، و قدرت و نفوذ به مراتب بیشتر شوروی وضعیت ژئوپولیتیکی حوزه دریای سیاه را به گونه ای متأثر ساخته بود که فضای برای نقش آفرینی مؤثر منطقه ای ترکیه در این عرصه وجود نداشت. پس از تجزیه شوروی، گرجستان و اوکراین نیز به عنوان دولت هایی مستقل به دولت های ساحلی دریای سیاه پیوستند و استقلال جمهوری های حوزه مجاور قفقاز و آسیای میانه، سیاست روسیه در خصوص خارجه نزدیک و بازبینی آن پس از دهه 1990، گسترش اتحادیه اروپا و ناتو به شرق، ترانزیت انرژی های فسیلی، فرصت ها و چالش های جدیدی را برای ترکیه در این حوزه ایجاد کرده است. در این زمینه این مقاله به بررسی این فرضیه پرداخته است که هدف سیاست خارجی ترکیه در حوزه دریای سیاه ارتقاء موضع و جایگاه خود به عنوان قدرتی منطقه ای از طریق بسط مزیت تسلط بر تنگه های دریایی بسفر و داردانل، بسط نقش خود در انتقال انرژی های فسیلی و گسترش همکاری های اقتصادی و سیاسی متوازن با روسیه و اتحادیه اروپا به عنوان دو بازیگر بزرگ و مزیت پیوندهای اتنیکی بوده است. که به شیوه تبیینی و از چشم انداز ژئوپولیتیکی مورد بررسی قرار گرفته است