واکاوی چالش های نظام آموزش و پرورش ایران در حوزه انتقال دانش
زمینه و هدف: از میان کارکردهای مورد انتظار برای سیستم آموزشی، می توان اساسی ترین کارکرد آن را علاوه بر اجتماعی شدن فرد، انتقال دانش دانست که هدف اصلی آموزش و پرورش است؛ لکن نظام آموزشی کشور ایران، با نتایج ضعیف و غیرقابل قبولی در این حوزه روبروست (نتایج آزمون های بین المللی تیمز و پرلز). پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای چالش های نظام آموزش و پرورش در حوزه انتقال دانش انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه آماری پژوهش معلمان، اولیاء دانش آموزان و کارشناسان و صاحب نظران حوزه آموزش و پرورش در سال 1400 بوده که به بررسی نظرات و ادراکات تجربه شده این عناصر انسانی کلیدی و مطلعین حوزه نظام آموزش و پرورش پرداخته شده است. نمونه طبق اصل اشباع نظری 23 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند جمع آوری که روایی آن با کمک چهار فرد خبره و دو همکار پژوهشی تأیید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 63/0 به دست آمد. داده ها با روش تحلیل مضمون شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA20 تحلیل شدند. یافته ها: چالش های مربوط به درون فرآیند انتقال دانش (در درون سیستم آموزش و پرورش) حول محور سه رکن اصلی این فرآیند یعنی معلم، دانش آموز و بستر بودند، که مجموعاً تعداد 12 مؤلفه شناسایی و استخراج شده است؛ که عبارت بود از: مشکلات روحی و رفتاری معلم، ضعف مهارت معلم در آموزش به دانش آموزان، ضعف شناختی، مهارتی و عملکردی معلم، مسائل روحی و روانی دانش آموز، فضای نامناسب آموزشی، عدم وجود امکانات آزمایشگاهی و تجهیزات آموزشی، مشکلات محتوای آموزشی، مشکلات ریشه دار در مقطع ابتدایی (به عنوان بستر و پایه آموزش)، ضعف آموزش ضمن خدمت معلمان، عدم اهمیت سیستم آموزش به خلاقیت، ضعف آموزش پیش از خدمت معلمان، ضعف نظام ارزشیابی معلمان. عوامل مؤثر بر ناکارآمدی نیز در بستر ساختاری آموزش و پرورش پنج مؤلفه اخیر و در بستر محیطی خارج از سیستم با دو عامل مشکلات حقوقی و معیشتی معلمان و پایین بودن منزلت اجتماعی معلم شناسایی شد. نتیجه گیری: این پژوهش که با دیدگاهی جامعه شناسانه، مسئله ناکارآمدی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است، به سلسله عواملی دست یافته که نهایتاً منجر به ناکارآمدی در حوزه انتقال دانش می شود که در این میان کلیه عوامل درون سیستمی متأثر از محیط بیرونی سیستم آموزش و پرورش بوده و ضرورت توجه به ساختارهای کلان جامعه و سایر خرده سیستم های مؤثر بر این نظام (سیاست و اقتصاد) را جهت رفع مسئله ناکارآمدی انتقال دانش، بیش از پیش نشان می دهد.