درک معلمان از اجرای اهداف ساحت علم و فناوری و برنامه درسی حوزه تربیت و یادگیری علوم-تجربی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳
165 - 185
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی درک معلمان از اجرای اهداف ساحت علم و فناوری و برنامه درسی حوزه تربیت و یادگیری علوم تجربی در دوره ابتدایی انجام شد. روش پژوهش پدیدارشناختی و گروه هدف، شامل معلمان مناطق 19 گانه شهر تهران بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه باز، روزنگارها، مصاحبه نیمه -ساختارمند و یادداشت های میدانی و تأملی بود. تحلیل داده ها به شیوه قیاسی و با در نظر داشتن سه مقوله خویشتن، تکلیف و اثربخشی انجام شد که انعکاس دهنده دغدغه معلمان در اجرای تغییر/ نوآوری بود. یافته ها نشان داد مهم ترین نگرانی های ابراز شده در مرحله خویشتن، تعدد طرح های تحولی در سطح مدرسه و حاکمیت کتاب درسی به جای برنامه درسی و محدودیت ناشی از آن برای اتخاذ تصمیم ها از سوی معلم در فرایند تدریس و یادگیری بود. در مرحله تکلیف، معلمان با دغدغه هایی همچون کمبود زمان آموزش و حمایت ها و پشتیبانی های علمی و حرفه ای مورد نیاز در فرایند اجرا روبه رو بودند؛ اما تعامل حرفه ای و وجود برخی ویژگی های شخصیتی در معلمان، شرایط را برای کنار آمدن با این دغدغه ها و اجرای اسناد تحولی فراهم کرده بود. در مرحله اثربخشی، مهم ترین دغدغه های معلمان عبارت بودند از: تأثیر بر یادگیری دانش آموزان، ارزشیابی و آزمون های هماهنگ، یادگیری شخصی شده و کنشگری معلم. با توجه به یافته های این پژوهش، می توان گفت در اجرای اسناد تحولی به دلیل ابعاد گسترده و عمق تغییراتی که در پی خواهد داشت و تمام جنبه های کاری مدرسه را تحت تأثیر قرار می دهد، نیازمند آن است که برنامه ریزی برای اجرا در سطح نهادی از وضوح لازم برای معلمان و دیگر دست اندرکاران برخوردار باشد. بی-توجهی به تأثیر و تأثر متقابل ابعاد تغییر، نه تنها موجب بازآفرینی فرهنگ مدرسه نخواهد شد، بلکه می تواند به نتایج پیش بینی نشده و نامطلوبی بینجامد.