جستاری بر سازماندهی فواصل و رویکرد دُدِکافنیک در موسیقی دمیتری شستاکویچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار تلاش بر آن است تا سازماندهی فاصله ای و انسجام در موسیقی دمیتری شستاکویچ مورد بحث قرار گیرد. بدین منظور، این پژوهش با روش تحقیق تحلیلی ابتدا به بررسی موتیف های شاخص همچون DSCH و SASCHA (ساشا) می پردازد؛ چرا که این موتیف ها نماینده کیفیت صدادهی در آثار آهنگساز هستند. در تحقیقات پیشین به نحوه ی پیدایش DSCH و نیز کاربرد مستقیم آن بگونه ای شایسته پرداخته شده است؛ اما تمرکز این مقاله، بر استفاده غیرمستقیم یا تلویحی این موتیف ها، از جمله تاثیر آن بر آلتراسیون مدها و نوع فواصل مورد استفاده در سری است. در واقع بررسی استفاده غیرمستقیم از این موتیف، نشان دهنده ی کیفیت صدادهی خاص در آثار مختلف آهنگساز است. علاوه بر استفاده مستقیم از موتیف "ساشا"، می توان فواصل مورد تاکید و شاخص در آن و حضور سلول 5-3 را (بعنوان زیرمجموعه آن) در آثار متاخر شستاکویچ مشاهده کرد. پس از بررسی آثار شستاکویچ می توان نتیجه گرفت، سازماندهی فواصل چه تاثیری در ایجاد انسجام در قطعات دارند. در واقع، او با آوردن عناصر آتونال و دُدِکافنیک در موسیقی تنال خود، نه تنها موجب از هم گسیختگی زبان موسیقایی خود نمی شود، بلکه با سازماندهی فاصله ای، زبانی شخصی و یکپارچه را در موسیقی خود ایجاد می کند.