تحلیل نحوه بازنمایی نوازنده عود در تصاویر دوره ساسانی تا صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل ساختارگرایانه 40 تصویر منقش به ساز عود از دوره ساسانی تا صفوی بر اساس روابط میان فیگور «کانونی» و «غیر کانونی» در نظام نشانه شناسانه متن تصاویر، مبنای مقاله حاضر قرار گرفته است. نتایج پژوهش، بیانگر چهار نظام بازنمایی در ارتباط میان نوازنده عود و فیگور کانونی می باشد. در الگوی اول که تعداد بیشتری از تصاویر را در بر می گیرد، نوازنده عود در طرفین و معمولاً سمت چپ تصویر قرار دارد و شاه به عنوان فیگور کانونی و قطب، فرادست نوازنده تصویر شده است. در الگوی دوم، عناصر نمادین نظیر پرنده یا جایگاه خالی شاه جایگزین فیگور کانونی شده است. به نظر می رسد با توجه به مناقشاتی که در مورد موسیقی در دوره اسلامی وجود داشته است، نمونه های دو الگوی اخیر که به طور عمده به دوره اسلامی مربوط می شوند، نشانگر جایگاه فرعی و حاشیه ای نوازنده عود در مناسبات طبقاتی اجتماع است. در سومین الگو، نوازنده در موقعیت فیگور کانونی قرار گرفته و در الگوی چهارم، همسان با سایر کنش گران، تصویر شده است. مطالعه حاضر، دوره ساسانی را به عنوان گروهی با بیشترین تنوع در بازنمایی نوازنده عود معرفی می نماید. اما با نزدیک شدن به دوره صفوی، ازتنوع الگوها کاسته شده و در نهایت الگوی اول غالب می شود.