ویژگی های تاریخ نگاری در تاریخ بیهقی (باور جزا و پاسداشت خردورزی، سنجیدگی و مدارای ایرانشهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
337 - 361
حوزه های تخصصی:
زبان، دین، هنر، محیط، سیاست، فرهنگ و آداب یک جامعه و افرادش، آنرا از دیگر جوامع جدا می کند. با این دیدگاه، اثری ارزشمند خواهد بود که چون تاریخ بیهقی و شاهنامه، بتواند جنبه های فردی، جمعی و ملی مردم را نشان دهد و آنان و دیگران را به بد و خوب وجودشان آگاه گرداند. در اواخر قرن چهارم و نیمه اول قرن پنجم (سده اغتشاشات)، سنگ بنای نیاز به بازجست خرد و سنجیدگی ایرانشهری پایمال شده در پی اندیشه های شعوبی و با شاهنامه استوار شد، اما ابوالفضل بیهقی با وجود هم فکریش با فردوسی در تقویت کارکردهای ایرانی در روایت ها و در ساخت ظاهری کلامش، از فردوسی سخنی نگفت و توجهی به اثرش نشان نداد. این جستار توصیفی– تحلیلی، ویژگی های تاریخ نگاری بیهقی را جست وجو کرده است. یافته ها نشان می دهد که اثر بیهقی سفارشی نیست و هنر او در خدمت بیان علّی و معلولی شکست های مسعود غزنوی و ناتوانی او بوده است؛ هرچند که به ظاهر او را شهید می نامد و ناچار می شود که به حکومت استیلا بیش از حاکمیت خردسالار افلاطونی توجه نشان دهد. بیهقی، ویژگی های اسلامی- ایرانی را در فحوای زبان و هنرِ حقیقت نگارش قرار داده و آن را در قالب شخصیت وزیر و دبیری ترسیم کرده است که بر مدار جزا، مشیت و اراده الهی، با خردورزی، سنجیدگی، آینده نگری، دلیری، نرم خویی، مدارا و با اصلاح تباهی ها، سیمای کاردانی ایرانی را می نمایاند و مردم را به ویژگی های رهاننده شان در برابر نابخردی غزنویان آگاه می کند. فردوسی و بیهقی در تبیین تاریخ و آگاه کردن مردم به میراث خردورزی، عملکردی همسان دارند.