شناسایی و تحلیل بازیگران اصلی و تأثیرگذار در حکمروایی خوب روستایی، مورد مطالعه: شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
119 - 126
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: حکمروایی روستایی، فرایند نوینی است که در نظام مدیریت روستایی با دارابودن اصول، معیارها و شاخص هایی متفاوت از رویکردهای مطرح شده ماقبل خود، بازیگران متعددی در عرصه روستایی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثرگذاری شورا، دهیاری، جهاد کشاورزی، بنیاد مسکن و ... در حکمروایی روستایی شهرستان اردبیل انجام شده است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، 30 نفر از کارشناسان و متخصصان عرصه روستایی بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش در ابتدا به صورت هدفمند و در ادامه گلوله برفی بود. برای تحلیل موضوع از نرم افزار مکتور بهره گرفته شد. یافته ها: تعداد نه بازیگر و نه هدف در نرم افزار تحلیل شدند و میزان اثرگذاری و اثرپذیری، رقابت پذیری و همگرایی وتوافق و واگرایی بین بازیگران بررسی شد. نتایج نشان دهنده آن است که عملکرد بازیگران در راستای تعیین و دستیابی به اهداف نقش مهمی دارد. بیشترین میزان اثرگذاری مربوط به شبکه های اجتماعی با 111 اثر و سمن ها با 100 اثر بود؛ همچنین بیشترین میزان رقابت پذیری مربوط به شبکه های اجتماعی با 05/2 است. بین 9 هدف در نظر گرفته شده برای حکمروایی، بیشترین میزان توافق بین بازیگران در رابطه با هدف مسئولیت پذیری بود. نتایج: در رویکرد حکمروایی روستایی در ادارهامور روستا، برای تقویت هدف های در نظر گرفته شده، همگرایی بین بازیگران ضروری و مشهود است. هرچند عملکرد سمن ها و شبکه های اجتماعی نقش بیشتری داشت، خروجی و نتایج نشان دهنده توافق و همگرایی بین تمام بازیگران بوده است و بازیگران بر سر اهداف تعیین شده مخالفت و واگرایی نداشتند. نوآوری: در پژوهش حاضر برای نخستین بار به تحلیل بازیگران کلیدی حکمروایی روستایی با استفاده از تکنیک مکتور توجه شده است.