تبیین تأثیرات هنر سنتی چینی بر فرش شکارگاهی منتسب به کاشان دورۀ صفوی موزۀ متروپولیتن مبتنی بر رویکرد بینامتنی از منظر ژرارژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
فرش دوره صفوی ایران از منظر نقش، طرح، ترکیب بندی و حتی مضمون حامل برخی مشخصه هایی است که در نوع خود گنجایش انجام مطالعات بسیاری را دارد. برخی از این طرح و نقش ها که از دوره ساسانی از چین به عاریت گرفته شده اند، به نوعی سبک و سیاق موجود در طراحی نقوش چینی را در خود گنجانده اند. این نقوش در فرش شکارگاهی ابریشمی منتسب به کاشان موجود در موزه هنری متروپولیتن نیویورک که مربوط به قرن شانزدهم میلادی بوده است نیز دیده می شود؛ فرش مذکور شامل برخی عناصر تصویری سنتی چینی مانند اژدها، شیر-سگ، گیاهان و ابرهای اسفنجی، پرنده یا قرقاول است که می توان آن ها را گونه ای پیش متن برای شکل گیری فرش ایرانی مورد نظر دانست. بر این اساس نگارندگان تلاش دارند با رویکرد بینامتنیت و روش توصیفی تحلیلی حاصل از مطالعات اسنادی و با هدف شناسایی تأثیرات نقوش موجود در هنر سنتی چینی به عنوان پیش متن بر فرش شکارگاهی کارشان موجود در موزه متروپولیتن از منظر ژرارژنت در رویکرد بینامتنیت، بدین پرسش پاسخ گویند که: نقوش موجود در هنر سنتی چینی به عنوان پیش متن چگونه در فرش شکارگاهی منتسب به کاشان موجود در موزه متروپولیتن از منظر بینامتنیت ژرارژنت نمود پیدا می کنند؟ یافته های پژوهش مورد نظر گویای آن است که نقوش چینی به عنوان یک پیش متن بر عواملی همچون گرفت وگیر در گیاهان و حیوانات، تائی و ابرک های چینی، اژدها و مفاهیم موجود در آن، شیر -سگ یا فوداگ که برخاسته از آیین بودا بوده و نقش قرقاول به عنوان عنصری که از چین وارد طراحی و بافت فرش ابریشمی شکارگاهی کاشان شده است، به صورت صریح و ضمنی همان گونه که ژرارژنت در رویکرد بینامتنی از نگاه خود اعلام می دارد، وام گرفته شده است.