نسبی گرایی فرهنگی در اشارات ویتگنشتاین در باب آیین های فرهنگی و دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس تفسیر شایع، ویتگنشتاین در «اشاراتی در باب شاخه زرین فریزر» رویکردی بیانگرایانه به آیین های دینی و رفتارهای فرهنگی دارد، و دیدگاه فریزر را با همین رویکرد مورد انتقاد قرار می دهد. مویال شاروک، بر مبنای همین تفسیر، ویتگنشتاین را حامی روایتی از نسبی گرایی فرهنگی می داند. اما نسبی گرایی فرهنگی در معرض اعتراض هایی از منظر طبیعی گرایی و نظریه تکامل است. در این مقاله تفسیر کِلَک از ویتگنشتاین را مرور خواهیم کرد که نگاه ویتگنشتاین به اعمال آیینی را سازگار با طبیعی گرایی و نگرش تکاملی به سیر تحول حیات اجتماعی و فرهنگی بشر می داند. سپس روایت هکل را از نسبی گرایی فرهنگی در تأملات ویتگنشتاین در باب آیین های دینی و اعمال فرهنگی مورد بررسی قرار می دهیم و نشان می دهیم که چگونه هکل در عین دفاع از وجود نسبی گرایی فرهنگی در تأملات ویتگنشتاین، انتقادهای بعضی از حامیان طبیعی گرایی و نظریه تکامل را به نسبی گرایی فرهنگی ویتگنشتاین وارد نمی داند. نهایتاً از این موضع دفاع می کنیم که اولاً ویتگنشتاین مدافع نسبی گرایی فرهنگیِ معرفت شناختی نیست، در ثانی از نگاه ویتگنشتاین آیین های فرهنگی و دینی بدیلی برای علم نیستند، بلکه در تمامی فرهنگ ها -از جمله فرهنگ مدرن- در کنار علم حضور دارند، ثالثاً ویتگنشتاین از نسبی گرایی معناشناختی در باب آیین های فرهنگی حمایت می کند، و رابعاً دفاع ویتگنشتاین از جایگاه آیین ها در حیات اجتماعی بشر تعارضی با طبیعی گرایی در مطالعه در باب انسان، زبان و فرهنگ ندارد و می توان از منظر طبیعی گرایانه از موضع ویتگنشتاین در باب آیین ها دفاع کرد.