تأثیر روایات تفسیری بر آراء مفسران: مطالعه موردی داستان تماس شیطان با ایوب
حوزه های تخصصی:
از نگاه مفسران مسلمان، روایات نامعتبر ممکن است ذهنیتی ناصحیح را برای مفسر شکل دهد. حکایت قرآنی مَسِّ شیطان بر ایوب هم زمینه ای را برای توسعه ادبیات داستانی و حتی نقل این ادبیات هم چون روایات منسوب به بزرگان دین فراهم کرده، و متأثر از چنین ادبیاتی احکام فقهی نیز استنباط، و به قرآن منتسب شده است. در این مطالعه که با نگاهی درون دینی سامان یافته است به نقد و بررسی منقولات در این عرصه و تأثیرگذاری آن ها بر دیدگاه های تفسیری می پردازیم. هدف آن است که خوانشی از آیات قرآنی مرتبط با داستان ایوب نبی (ع) و روایات رسیده بازنموده شود که با مبانی کلامی تشیع سازگاری داشته باشد. یافته های این مطالعه نشان می دهد «مسّ شیطان» که در قرآن کریم به ایوب نبی (ع) نسبت داده می شود مفهومی عام دارد که آسیب زدن به بدن و دیگر امور متعلق به ایوب، وسوسه کردن او برای تضعیف روحیه و آزار روحی روانی، و تحریک مردم برای شماتت او را شامل می گردد. در مورد مجازاتی نیز که ایوب در مقام تنبیه بر هم سر خود روا داشت روایاتی متعدد، متشتت و متعارض وجود دارد که ارتباط میان مجازات با همسر ایوب را تردیدبرانگیز می کند. بنابراین، استنباط احکامی مانند «جواز تنبیه زن برای تأدیب» و انتساب آن به آیات نااستوار و مردود است؛ بل که از این آیات نوعی تدبیر فقهی برای حل معضلات در شرایط خاص استفاده می شود که در متن مقاله به آن پرداخته شده است.