مطالب مرتبط با کلیدواژه

رگرسیون لجستیک چندجمله ای


۱.

کاربرد رویکرد سؤال پاسخ ترستونی در مقیاس های گزینه بایست: ساختار عاملی پرسشنامه سبک های یادگیری کلب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرسشنامه سبک های یادگیری کلب مقیاس گزینه بایست رگرسیون لجستیک چندجمله ای مدل سؤال پاسخ ترستونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۶۸
زمینه: ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی ابزارهای گزینه بایست مباحث بسیاری را بین محققان ایجاد کرده است. بخش زیادی از این مباحث، مربوط به سطحی بودن نتایج به دست آمده از ساختار درونی آن ها، به دلیل ماهیت ایپسیتوی داده های مقیاس گزینه بایست می باشد. هدف: هدف از این مطالعه، استفاده از رویکرد سؤال پاسخ ترستونی (T-IRT) در نمره گذاری و بررسی ساختار عاملی مقیاس های گزینه بایست بود. روش: جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی تهران بودند. از مدل T-IRT در نمره گذاری و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب (LSI) که یک نسخه گزینه بایست می باشد، استفاده شد. یافته ها: نتایج مدل T-IRT در بررسی ساختار عاملی پرسشنامه سبک های یادگیری، نشان داد که مدل چهار عاملی با داده ها برازش مناسبی داشت و همچنین، اگرچه ساختار همبستگی بین عوامل در مدل دو عاملی دو قطبی متعامد، مطابق با ساختار پیشنهادی کلب بود؛ اما این مدل برازش مناسبی با داده ها نداشت. نتایج مدل رگرسیون لجستیک چندجمله ای (MLR) در بررسی رابطه سبک های یادگیری با جنسیت و رشته تحصیلی دانشجویان نشان داد که متغیر جنسیت سهمی در پیش بینی سبک های یادگیری ندارد (خی دو: 4/87، 0/05 P>)، ولی مدل مربوط به رشته تحصیلی معنادار بود (خی دو: 305/26، 0/001 P<). همچنین نتایج ضرایب بتا و معناداری مدل نشان داد که دانشجویان رشته های روانشناسی (بتا: 1/69-، سطح معناداری: 0/01) و حقوق (بتا: 1/48، سطح معناداری: 0/01) بیشتر دارای سبک یادگیری واگرا و جذب کننده می باشند. نتیجه گیری: این یافته ها نشان داد رویکرد T-IRT در حل مشکلات موجود در نمره گذاری و تحلیل مقیاس های FC به خوبی عمل می کند و این می تواند موجب گسترش استفاده از این مقیاس ها شود. همچنین نتایج بررسی سبک های یادگیری بیانگر این است که در تدریس و آموزش به سبک های یادگیری دانشجویان توجه بیشتری شود و از روش های آموزشی متناسب با سبک های یادگیری آنان استفاده گردد.
۲.

نقش حسابداری ذهنی در کنترل رفتار مصرف افراطی خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۹۵
هدف: مصرف افراطی از جمله مشکلات جدی خانوارهای امروزی است. مصرف افراطی به معنای فزونی خرج نسبت به داشته ها، انتظارات و یا مبالغ ازپیش تعیین شده است. کنترل رفتارهای مصرف افراطی ازطریق اصلاح سبک زندگی می تواند به خانوارها کمک شایانی کند؛ بنابراین، پژوهش حاضر تلاش دارد تا نقش حسابداری ذهنی در کنترل رفتار مصرف افراطی خانوار را بررسی کند. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، سرپرستان خانوارهای استان کردستان است. پژوهش حاضر شامل سه متغیر وابسته مصرف افراطی درآمد، مصرف افراطی مورد انتظار و مصرف افراطی اعتباری است. متغیرهای مستقل نیز شامل سه گروه حساب های ذهنی مالی (ثروت)، پیش بینی مخارج و اهداف پس انداز است. داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون لجستیک چندجمله ای استفاده شده است. یافته ها: طبق نتایج پژوهش حاضر حساب های ذهنی مالی همچون حساب های جاری، حساب های پس انداز، سرمایه گذاری به همراه متغیرهایی مانند سن، اندازه خانوار و وضعیت مسکن بر رفتار مصرف افراطی درآمد تأثیرگذار هستند. همچنین، یافته های پژوهش نشان می دهد مخارج پیش بینی شده همچون هزینه های اصلی زندگی، هزینه های استثنایی، هزینه های بهداشتی، هزینه های تعمیر اثاثیه منزل، هزینه های پشتیبانی خانوار، هزینه های توانمندسازی به همراه متغیرهایی همچون جنسیت، اندازه خانوار و وضعیت مسکن بر رفتار مصرف افراطی موردانتظار تأثیرگذارند. در نهایت، طبق یافته های پژوهش، اهداف پس انداز همچون نیازهای دوران بازنشستگی، نیازهای عاطفی و اجتماعی، نیازهای تفریحی و تجملاتی، نیازهای خودشکوفایی به همراه متغیرهایی همچون وضعیت مسکن و وضعیت خودرو بر خریدهای افراطی (از طریق مشوّق ها/کارت های اعتباری) تأثیرگذارند.