واکاوی دلالت های واژگانی داستان ابلیس در داستان های متشابه قرآن کریم با رویکرد بافتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی دلالت واژگان در پرتو نظریه موسوم به بافت متن در علم معناشناسی اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا بررسی لایه های معنایی واژگان، تلاشی در خوانش متن در چارچوب بافت متنی قلمداد می شود و شناخت و آگاهی از دلالت بافت در زبان، در درک چرایی انتخاب واژگان گوناگون سهیم است و مخاطب از نحوه چیدمان و تفاوت در موقعیت های واژگان با تکیه بر دو محور جانشینی و همنشینی به معنا دست می یابد. در پژوهش حاضر کوشیده شده است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر دو محور جانشینی و همنشینی، آیات متشابه داستان وسوسه ابلیس و رانده شدن او از بهشت بررسی ساختاری شوند. برخی از نتایج پژوهش نشان دادند در محور جانشینی، واژگان «وسوس، ازلّ»، «اخرج، اهبط و اذهب» و «اقعدنّ و ازینّ» به مقتضای بافت متنی و فضای حاکم بر داستان، گزینش شده اند و همین امر در انسجام و تکمیل زنجیره معنایی بین واژگان جانشین مؤثر بوده است تا از این طریق به منظور القای مفهوم و معنای مدنظر متکلم، واژگان جانشین در خدمت بافت متن قرار گیرند و بار معنایی جدیدی با توجه به سیاق و آیات پیسین و پسین به فضای داستان بخشند و به نوعی به توسیع معنایی متن منجر شوند.