تبیین چارچوب نظری برآینده از رویکرد پیچیدگی با تأکید بر نظریه بازیگر-شبکه و کاربست آن در برنامه ریزی شهری؛ بررسی موردی: شهر جدید پردیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
23 - 41
حوزه های تخصصی:
با توسعه فناوری، تغییر سازمان روابط در سطح جهانی و تغییرات زیست محیطی، مناطق شهری تغییرات قابل ملاحظه ای پیدا کرده اند. مواجهه با این تغییرات، نیازمند پیدایش رویکردهای نظری جدید به پدیده های شهری است. رویکردهایی که توانایی درک پویایی های غیرقابل پیش بینی و آشفته مسائل شهری را ایجاد کنند. یکی از این رویکردها که بر نظریه های پیچیدگی و شبکه استوار است، نگرش به شهر و پدیده های شهری به عنوان شبکه هایی پیچیده است که در آن مسائل شهری پدیده هایی ارتباطی، برآینده، زمینه محور و تولیدشده در شبکه هایی از روابط و بازیگران هستند. این مطالعه به تبیین مفهوم پیچیدگی شهری و مفاهیم مرتبط با آن می پردازد. هدف از این مطالعه، ارائه چارچوب نظری حاکم بر برنامه ریزی شهری با چنین رویکردی است. پس از دستیابی به چارچوب، نمونه ای از نحوه کاربست آن در شهر جدید پردیس ارائه شده است. تبیین چارچوب نظری از طریق فرایند منطقی تفکر دارای مراحل مختلف شامل شناسایی نگرش پژوهشگر، انتخاب نظریه، شناسایی ابعاد آن و نحوه ارتباط با موضوع پژوهش، صورت گرفته است. بهره برداری از چارچوب نظری ارائه شده در نمونه نیز با استفاده از پارادایم واقع گرایی انتقادی و روش آن انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین اصل در این رویکرد شناسایی روابط بین بازیگران در شبکه است که خود مستلزم شناسایی صحیح بازیگران و همچنین ایجاد درکی از شبکه های مختلف موجود در زمینه موردمطالعه خواهد بود. نکته مهم دیگر ضرورت بازتعریف نقش و عملکرد برنامه ریزان در این چارچوب است.