نقش میانجی سرکوبگری عاطفی در رابطه آزار دیدگی دوران کودکی و سبک های دلبستگی با آسیب پذیری نسبت به اعتیاد در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۱
161 - 176
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه آزار دیدگی دوران کودکی، سبکهای دلبستگی و آسیب پذیری نسبت به اعتیاد با نقش واسطهای سرکوبگری عاطفی در نوجوانان صورت گرفته است. پژوهش حاضر، از نوع مطالعات توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دهم و یازدهم (دوره متوسطه) شهرستان اسکو بود که در سال تحصیلی 99-98 (1400 نفر) مشغول به تحصیل بودهاند، که از این تعداد، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، 300 نفر انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد، پرسشنامه ضربه کودکی، پرسشنامه سبکهای دلبستگی و پرسشنامه سازگاری وینبرگر بودند. دادهها توسط نرم افزارهای SPSS 21 و PLS 3 و روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین آسیب پذیری نسبت به اعتیاد با سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا / اضطرابی، آزار دیدگی دوران کودکی و سطح بالای سرکوبگری عاطفی، رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با دادهها برخوردار بوده است و آزاردیدگی دوران کودکی و سبکهای دلبستگی ناایمن با نقش واسطهای سرکوبگری عاطفی میتوانند آسیب پذیری به اعتیاد را تبیین کنند (01/0> p ). در نتیجه، سرکوبگری عاطفی از یک سو تحت تأثیر تجارب آزار دیدگی دوران کودکی و از سویی دیگر نشأت گرفته از سبکهای دلبستگی ناایمن میباشد. مشکل در تنظیم عواطف و سرکوب هیجانات میتواند باعث آسیب پذیری نوجوانان در مقابل اعتیاد شود. توجه به این امر می تواند پیشنهادهایی در زمینهی پیشگیری و مداخله در حوزه اعتیاد داشته باشد.