مطالب مرتبط با کلیدواژه

پیکره تراشی


۱.

تاثیر آراء افلاطون بر آثار میکل آنژ

تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۲۴۱
یونان باستان از دیر باز تا کنون مهد فلاسفه بزرگی بوده است که سنگ بنای آن را پایه ریزی کرده اند. بی شک یکی از این فلاسفه بزرگ، افلاطون بود که تاثیر شگرفی بر فیلسوفان و متفکران پس از خود داشته و آنها را از آموزه های خویش متاثر ساخت. این نفوذ تا به حدی است که حتی متفکران در عصر رنسانس با ترجمه کتب افلاطون از یونانی به لاتین و تشکیل آکادمی به احیای فلسفه افلاطونی مبادرت ورزیدند. در این عصر اندیشه های افلاطون در ادبیات و تمام علوم رخنه کرده و جلوه ای نو به آن ها بخشید. هنر و هنرمندان عصر رنسانس نیز از این قاعده مستثی نیستند. از برجسته ترین هنرمندانی که در عصر رنسانس می زیست و با شرکت در محافل افلاطونی وبا بهره گیری از آراء و آموزه های این فیلسوف بزرگ که توسط متفکران رنسانسی تدریس می شد، به ویژه در زمینه عشق، زیبایی و نظریه مثل وی به خلق آثار جاویدانی دست می زند، میکل آنژ است. این مقاله به بررسی تاثیر تفکرات فلسفی افلاطون بر اثار میکل آنژ می پردازد و با روشی قیاسی به این سوال پاسخ دهد که؛ چگونه آراء افلاطون بر نحوه تفکر و آثار میکل آنژ تاثیر گذاشته و میکل آنژ به چه صورتی بر اساس آراء افلاطون هنرنمایی کرده است؟
۲.

بررسی تطبیقی تعامل هنر پیکره تراشی و نقش برجسته های محوطه بوتکارا ی پاکستان با دوره تاریخی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوتکارا پیکره تراشی دوره تاریخی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۱۰
هنر پیکرتراشی در کهنترین تمدنها پیدایش یافته است. در ادوار گذشته، این فرایند بنابر دستیابی به مواد اولیه فراوان بهویژه در قالب سنگ و چوب، مجسمه ها و پیکره هایی باشکوه، سهم بسزایی در بازنمایی و انعکاس فرهنگهای گوناگون بشری داشته است. بوتکارا یک سایت باستانی است که طی قرون سوم قبل از میلاد تا دوم میلادی، در مرزهای شرقی ایران، بودائیان در دوره های حکومتی مختلف از آن استفاده کردهاند. بدونشک، اغلب سرزمینهای همجوار ازنظر ارتباطات فرهنگی و هنری باهم تعامل داشتهاند. با این تعابیر، میتوان به میزان ارتباطات فرهنگی و هنری محوطه بوتکارا و تمدن ایران بپردازیم. ازآنجائیکه مهمترین یافته های محوطه بوتکارا در سالهای اخیر که بهدست باستانشناسان کشف شده، استوپاها، نقشبرجسته ها و پیکره های متعددی هستند، میتوان با مطالعه دقیق آنها و همچنین تطبیق با هنر پیکرهتراشی دوره تاریخی ایران، به میزان تعاملات فرهنگی و هنری این مناطق پیبرد. واکاوی این مهم، میتواند به تبیین بسیاری از ناگفته ها در زمینه ظهور، ارتباطات و گسترش ابعاد هنری و همچنین بسیاری از ابهامات در این محوطه باستانی منجر شود و درواقع، نگرش جدیدی را برای درک این موضوع ایجاد نماید. حال این پرسش مطرح است؛ چرا بااینکه محوطه بوتکارا تحت لوای حکومتی مستقل اداره میشده و نیز سبکهای هنری آن، متأثر از تفکرات مذهبی بودا، یونان و دولت کوشانی بوده است؛ نمیتوانیم آن را از فرهنگ و هنر دوره تاریخی ایران جدا بدانیم. بهنظر میرسد هرچند محوطه بوتکارا بیرون از مرزهای سیاسی ایران قرار گرفته اما همجواری آن با تمدن عظیم و کهن ایران، سبب شده است که هنرمندان و حاکمان این منطقه توجه وافری به فرهنگ این سرزمین داشته باشند. لذا این عامل باعث شده است که ایران سهم بسزایی در شکلگیری فرهنگ و هنر بوتکارا بهویژه هنر پیکرتراشی آن داشته باشد. البته بهاحتمال قوی، این ارتباط دوسویه بوده است. یافتهاندوزی داده های این پژوهش بهروش کتابخانهای صورت پذیرفته است. هدف هم، تبیین میزان تعامل پیکرهتراشی و نقشبرجسته های محوطه بوتکارای پاکستان با سرزمین ایران در دوره تاریخی است.