نقش استعاره مفهومی در تولید گفتمان صمد بهرنگی (مطالعه موردی قصه "پسرک لبوفروش" بر اساس نظریه فرکلاف و مدل اقناعی هاولند و همکاران، و وود و ایلگی)
منبع:
قند پارسی سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
4-20
حوزه های تخصصی:
استعاره؛ نگاشت قلمروهای متناظر (مبدأ و مقصد) در نظام مفهومی است. استعاره گر با استفاده از اعتبار اولیه، ثانویه و نهایی همچنین قدرت اقناعی، از طریق ارتقای اطمینان دانشی در نظام شناختی استعاره گیر، با استفاده از دامنه منبع و به کارگیری کانال ارتباطی مؤثر همچنین رعایت شاخص های بافتی و استعانت از راهبردهای کمکی بلاغت به توسعه و افزایش ضریب معنایی (مفهوم سازی و گفتمان) متن کمک می کند. در پژوهش حاضر نقش اقناعی صمد بهرنگی به عنوان استعاره گر در ایجاد گفتمان اجتماعی- سیاسی در قصه "پسرک لبوفروش" مورد بررسی قرار می گیرد در این راستا پس از طرح مقدمه و اشاره اجمالی به مفاهیم پژوهش و تبیین نقش اقناعی استعاره در تولید گفتمان اجتماعی- سیاسی قصه، نتیجه گیری می شود که دامنه منبع (حسی) استعاره های صمد بهرنگی در قصه "پسرک لبوفروش" گزاره ظلم و دامنه مقصد آن نابرابری اجتماعی و فاصله فاحش طبقاتی است که از نظام سیاسی سوسیال دموکرات نشات گرفته است. نویسنده با تولید این نگاشت ها در افکار عمومی به مطالبه توسعه عدالت اجتماعی از طریق تغییر نظام حاکم جامعه کمک می کند.