مطالب مرتبط با کلیدواژه

ارزش های معرفتی


۱.

اهمیت تمایز ارزش های معرفتی و غیر معرفتی در شناخت رابطه علم و ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۰۲۲ تعداد دانلود : ۳۴۱
مطابق آرمان علم غیر ارزش بار، در ارزیابیِ معرفتیِ نظریاتِ علمی، فقط ارزش های معرفتی می توانند نقش مشروع داشته باشند. در سال های اخیر این آموزه به سختی به چالش کشیده شده است. یکی از انتقادهای مهم مخالفان این دیدگاه نامعتبر بودن تمایز میان ارزش های معرفتی و غیر معرفتی است. در این مقاله با ارائه استدلالی از این ادعا دفاع می شود که تمایز میان ارزش های معرفتی و غیر معرفتی معتبر و همین طور برای داوری درباره مشروعیت دخالت ارزش ها در ارزیابی معرفتی نظریات ضروری است. در واقع، هدف اصلی مقاله بیان استدلالی در دفاع از این مدعاست که پذیرش آموزه تعین ناقص نظریه به وسیله شواهد، که تقریباً مورد قبول همه منتقدان آرمان علم غیر ارزش بار است، مستلزم قول به وجود گروه ممتازی از ارزش ها در میان ارزش های مؤثر بر محتوای نظریات علمی است که می توان آنها را ارزش های معرفتی خواند. سپس در همین چارچوب تعریفی از ارزش معرفتی ارائه خواهد شد. در پایان، به این بحث می پردازیم که توجه به تمایز میان ارزش های معرفتی و غیر معرفتی و همین طور شکل خاص اثرگذاری ارزش های معرفتی بر محتوای نظریات علمی برای دفاع از عینیت علم لازم است.
۲.

تحولات در تاریخ نگاری علم و توجه به مسأله «علم و ارزش»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۲۳۸
در چند دهه اخیر فیلسوفان علم به مسأله اثرگذاریِ ارزش ها بر نظریه های علمی توجه بسیار بیشتری نشان داده اند. تا پیش از آن، عموماً دیدگاهی حاکم بود که مرزی قاطع میان ساحت علم و ارزش رسم می کرد. به ویژه در نیمه دوم قرن بیستم، عقیده به آرمان علم غیرارزش بار میان فیلسوفان علم رواج داشته است که مطابق آن، در ارزیابیِ معرفتیِ نظریه های علمی فقط ارزش های معرفتی می توانند نقش موجهی داشته باشند. در این مقاله با مرور مختصر سیر تحولات در توجه به مسأله علم و ارزش در قرن بیستم، از این ادعا دفاع می کنیم که از جمله عوامل مهمِ توجه بیشتر به مسأله نقش ارزش ها در علمْ تحولات در تاریخ نگاری علم و به ویژه توجه به نگرش های برون گرایانه، تأکید جدی تر بر داده های تجربی، و پرهیز از مغالطه های گاه نگارانه (آناکرونیسم) در ارائه روایت های تاریخی بوده است. در بخش پایانی مقاله، به این موضوع می پردازیم که شناخت بهتر از نقش ارزش ها در علم پرسش های تازه ای پیش روی تاریخ نگار علم قرار می دهد و مفاهیم مطرح شده در بحث از رابطه علم و ارزش، مانند تمایز ارزش های معرفتی و غیرمعرفتی، می تواند چارچوب مفهومی جدیدی در اختیار تاریخ نگار علم قرار دهد و از این طریق احتمالاً بر نظریه ها و روش های تاریخ نگاری علم اثرگذار باشد.
۳.

به کارگیری مفهوم «دلیل هنجاری» برای شناخت شکل های موجه اثرگذاری ارزش ها بر فعالیت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دلیل هنجاری نگرش حساس به داوری هویت واقعیت محور ارزش های معرفتی ارزش های غیرمعرفتی علم غیرارزش بار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۲۴۳
در این مقاله می خواهیم نشان دهیم که تحلیل مفهوم «ارزش» با استفاده از مفهوم کلی ترِ «دلیل» تصویر روشن تر و جامع تری از رابطه علم و ارزش به دست می دهد. به طور خاص به دنبال بررسی این مسئله هستیم که کدام شکل از اثرگذاری ارزش ها بر کار علمی موجه و کدام یک ناموجه است. دو پاسخ مشهور به این پرسش وجود دارد: یکی با اتکا به آموزه «آرمان علم غیرارزشی» و دیگری با توسل به تمایز میان نقش های مستقیم و غیرمستقیم ارزش ها. ابتدا این دو پاسخ و نقد های وارد به آنها را اجمالاً بیان می کنیم. سپس با معرفی مفهوم «دلیل» و تشریح برخی ویژگی های صوری و ساختاری این مفهوم و بیان رابطه «دلیل» و «ارزش»، چارچوبی مفهومی برای بررسی مسئله یادشده ارائه می کنیم. نشان می دهیم که تحلیل مفهوم «ارزش» بر حسب «دلیل» امکان ارائه پاسخی تازه به این پرسش را فراهم می کند که دخالت های موجه و ناموجه ارزش ها در کار علمی کدام اند و این پاسخ، چه برتری هایی نسبت به پاسخ های پیشین دارد.
۴.

تعین ناقص و واقع گرایی ساختاری وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعین ناقص تعین ناقص ضعیف تعین قوی واقع گرایی معرفتی و معنایی کفایت تجربی ارزش های معرفتی واقع گرایی ساختاری وجودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۱۷۴
تعین ناقص یکی از مهم ترین برهان ها علیه واقع گرایی علمی است، بنابراین واقع گرایان برای داشتن موضعی معقول باید به نحو مناسبی به آن پاسخ دهند. تعین ناقص خود بر دو نوع است، تعین ناقص کل گرا و تعین ناقص تقابلی. در این مقاله، تعین ناقص تقابلی مورد بررسی قرار می گیرد. با ملاحظه پاسخ های مختلف واقع گرایان به این برهان مشخص خواهد شد که با وجود کارا بودن آنها در مواردی، موارد دیگری وجود خواهد داشت که این راه حل ها پاسخ مناسبی نخواهد داشت؛ به طور مشخص، دو صورت بندی از مکانیک نیوتنی بررسی می شود که مورد مهمی از تعین ناقص است، اما گزینه های یاد شده قادر به توضیح آن نیست. استدلال می کنیم که گزینه مناسب واقع گرایی ساختاری وجودی است که قادر است این تعین ناقص را منحل کند. همچنین باید تاکید کنیم که واقع گرایی ساختاری وجودی، موضعی تجربی و پسینی است؛ به این معنی که باید صدق ادعای آن، مورد به مورد در موارد تعین ناقص بررسی شود.
۵.

بررسی انتقادی استدلال داگلاس به منظور توجیه دخالت ارزش های غیرمعرفتی در علم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۲۰
دخالت ارزشهای غیرمعرفتی در استدلال علمی بحث های زیادی به همراه داشته است. یکی از راه هایی که می تواند این دخالت را توجیه نماید، استدلال از راه ریسک استقرائی است. هدف این مقاله، بررسی نسخه ای از این استدلال است که توسط داگلاس ارائه می گردد. وی با طرح پرسش در مورد «حد کفایت شواهد» استدلالش را پیش می برد. ما با مفروض گرفتن درستی استدلال داگلاس، سعی می کنیم که پاسخ پرسش از «حدکفایت شواهد» را با توجه نتیجه گیری استدلالش مشخص سازیم. نشان خواهیم داد که با درنظرگرفتن توأمان ارزش های معرفتی و غیرمعرفتی نمی توان پاسخ مناسبی برای حدکفایت به دست آورید، زیرا یا گرفتار دور می شویم و یا مجبور به اضافه کردن اموری مبهم. همچنین، توضیح خواهیم داد که داگلاس می توانست پاسخ به پرسش از حد کفایت را با تاکید بیشتر بر عمل دانشمندان و کاربران واقعی علم جست وجو کند که در آن، الزامی بر ادغام مدعیات علمی با حیطه های سیاست گذارانه علم وجود ندارد.