مطالب مرتبط با کلیدواژه

لوازم عقلی و عادی


۱.

نظریه اصل مثبت: مطالعه قلمرو اثباتی اصول عملیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۷۳۰ تعداد دانلود : ۴۸۸
مجرای اصول عملیه استنباط احکام شرعی در مواردی است که دلیل شرعی وجود ندارد. مؤدای اصولْ غالباً حکم شرعی است و با اثبات حکمْ لوازم آن نیز ثابت می گردد، اما گاهی اصل در موضوع حکم شرعی جاری می شود (اصل موضوعی). در این فرض با جریان اصل وجود واقعی موضوع ثابت نمی گردد؛ زیرا وجود و عدم موضوع یک امر تکوینی است و قابل جعل از ناحیه شارع نیست و اصل توان اثبات آن را ندارد؛ بلکه به مجدد اصل ازجهت ترتب آثار و احکام شرعی آن موضوع تعبداً موجود فرض شده و حکم شرعی آن ثابت می شود. حال اگر آن موضوع لوازم عقلی و عادی داشته و بر آن ها حکم شرعی مترتب باشد، با جریان اصلْ آن لوازم ثابت نشده و حکم شرعی مترتب بر آن ها نیز ثابت نمی شود؛ زیرا لوازم عقلی و عادی موضوع، که امری واقعی و تکوینی هستند، تابع وجود واقعی موضوع اند، نه وجود تعبدی و فرضی آن؛ این بحث با عنوان «اصل مُثبت» مطرح است؛ مشهور معتقدند اصل مُثبت لوازم عقلی و عادی موضوع خود و حکم شرعی مترتب بر آن نیست. این بحث ثمره عملی زیادی در استنباط احکام دارد. در این مقاله تلاش شده است که ضمن تبیین این قاعده اصولی، تاریخچه و مبانی عدم حجیت آن بررسی گردد.
۲.

حجیت اصل مثبت

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
حجیت مثبتات استصحاب به عنوان یکی از اصول پرکاربرد فقه، با عنوان حجیت اصل مثبت، از زمان شیخ انصاری پررنگ شد. غالب اصولیان، اثبات آثار شرعی مترتب بر لوازم عادی یا عقلی مستصحب را فاقد وجاهت دانسته و با آن مخالفت نموده اند. نقش اساسی و کانون توجه، ادله و به ویژه روایات اعتبار اصل استصحاب است که در مهم ترین دلیلِ اندیشمندانِ مخالفِ اصلِ مثبت، ناکارآمدی و فقدان دلالی این روایات دستاویز قرار گرفته است. موضوعی که با بازنگری می تواند اصل مثبت را به دایره حجیت بازگرداند. نویسنده بر این باور است که می توان طی دو تبیین متفاوت و با بهره گیری از اطلاق روایات اعتبار استصحاب و شمول دایره اعتبار آثار، حجیت آثارِ با واسطه را نیز به اثبات رسانید. هرچند اشکالات متعددی در این زمینه قابل ذکر است، ولی پاسخ بدان ممکن است. آری! امور پراهمیت ممکن است از روایات منصرف بوده و مشمول اطلاق روایات قرار نگیرد.