مطالب مرتبط با کلیدواژه

تمثیل داستانی


۱.

بررسی تطبیقی اشتراکات تمثیلی در عرفان هندی و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان تمثیل داستانی تمثیلات هندی تمثیلات فارسی اشتراکات تمثیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۴۳۱
«تمثیل»، یکی از رایج ترین شیوه های انتقال معانی مجرد و انتزاعی در ادب فارسی است که موضوعات پیچیده و نامحسوس دینی و عرفانی را ساده و قابل فهم می کند. به کارگیری زبان تمثیل، بهترین و نزدیک ترین زبان به فهم و ادراک آدمی است؛ چراکه احوال مربوط به انسان و جهان را در قالبی محدود به حس و تجربه بیان می کند. این شیوة ادبی، در سایر متون عرفانی، به ویژه متون عرفانی هندی نیز قابل مشاهده است. بررسی تطبیقی و دوسویه میان ادب فارسی و ادب هندی، به شناخت دقیق شباهت ها و اشتراکات تمثیلی آنها می انجامد. بدین منظور، این پژوهش با سیری در متون عرفانی هندی و متون برجسته عرفانی فارسی، به بررسی تطبیقی هنر تمثیل پرداخته و تمثیلات داستانی مشترک آن دو، مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. یافته های پژوهش، حاکی از این است که تمثیلات داستانی در ادب فارسی، علاوه بر مضمون و محتوا، از نظر ساختار و عناصر تشکیل دهندة تمثیل نیز با ادب عرفانی هندی مشابهت دارند و از آن تأثیر پذیرفته اند.
۲.

آشفتگی مبحث تمثیل در کتاب های آموزشی بلاغت دانشگاهی و بررسی علل و عوامل آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمثیل تشبیه تمثیل استعاره تمثیلیه مثل تمثیل داستانی مجاز مرکب استعاره مرکب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۹۵
تمثیل یکی از نخستین و مهم ترین صنایع ادبی است که در بلاغت و نقد قدیم و جدید به آن توجّه شده است. در کتاب های بلاغی قدیم باید آن را ذیل مبحث تشبیه مرکّب و استعاره تمثیلیه جستجوکرد؛ درحالی که در کتب بلاغی و نقد نوین ذیل تخیّل و تصویر از آن سخن رفته است. نگاهی به مبحث تمثیل در کتاب های آموزشی بلاغت دانشگاهی که چند نسل از دانش آموختگان ادبیّات در کشور ما بلاغت را از طریق آن ها آموخته اند، نشان می دهد که این مبحث در این کتاب ها مملوّ از تشتّت و آشفتگی و تناقض گویی است. در این گفتار، برای بررسی این موضوع و یافتن علل و عوامل آن، مقدّمتاً سیر تطوّر این مبحث بلاغی را در متون بلاغی سنّتی بررسی و سپس بر مبنای نتایج حاصل از آن، مطالب کتاب های بلاغت معاصر را نقد کرده ایم. نتایج به دست آمده نشان می دهد که علّت اصلی تشتّت و تناقض و نادرستی مطالب کتاب های بلاغی معاصر عدم اطلاع مؤلّفان آنها از متون کلاسیک بلاغت اسلامی و یا درک و برداشت سطحی و نادرست آن ها از این متون است. مقداری از این تشتّت و نادرستی و نابسامانی نیز ناشی از مشکلات و معضلات و اختلاف نظرهایی است که در خود متون کلاسیک وجود دارد؛ از آن جمله یکی اختلاف نظر عبدالقاهر و سکّاکی و خطیب قزوینی درباره این موضوع است که وجه شبه در تشبیه تمثیل عقلی و اعتباری است یا حسی و حقیقی. دیگر، غموض و تعقید و ابهام تعریفی است که خطیب قزوینی برای مجاز مرکّب آورده است که بخصوص بسیاری از مؤلّفان معاصر به واسطه آن، به نتایج نادرستی رسیده اند. روش تحقیق ما در این مقاله، تحلیلی - توصیفی است.