بررسی و تحلیل سخنان مفسران در اعتبارسنجی قول و فعل «محکیّ» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خداوند در قرآن کریم سخنان یا کرداری را از دیگران نقل می کند. برخی از این حکایت ها با تأیید یا رد همراه است، ولی برخی دیگر ازاین دست آیات تأیید یا رد صریحی در برندارد. مفسران با این گونه آیات برخوردی دوگانه داشته اند؛ برخی مفسران، به ویژه جبرگرایان، ازآن جهت که این قول و فعل از خداوند حکایت نشده است و به معصوم نسبت ندارد، آن را نامعتبر و غیرقابل استدلال می شمرند و برخی دیگر این دست آیات را مجرای قاعده «تقریر» دانسته اند و بر این اساس آیات حکایت را معتبر و قابل استدلال دانسته اند. قاعده تقریر از این قرار است: هر سخن یا کرداری را که سخنگوی حکیم حکایت کند و آن را رد و انکار ننماید، مورد تأیید و پذیرش وی است. ادله قرآنی، سنت معصومان، اتفاق مفسران و دیگر عالمان دینی و دلیل عقلی، همه بر اعتبار قاعده تقریر در آیات حکایت دلالت دارد. بی گمان جریان قاعده تقریر و استناد به آیات حکایت بر نیافتن رد از سوی گوینده (رد صریح یا ضمنی، متصل یا منفصل) و وجود شرایط منطقی استدلال مبتنی است.