مطالب مرتبط با کلیدواژه

آلبرت شوایتسر


۱.

بررسی دو رویارویی با عیسی مسیح در اندیشه ی آلبرت شوایتسر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آلبرت شوایتسر عیسی مسیح کتاب مقدس حرمت حیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۳۴۶
آلبرت شوایتسر، متأله لوتری مذهب مسیحی سده ی بیستم، به واسطه ی تحقیقاتش درباره ی عیسای تاریخی، نامی شناخته شده است. در این تحقیقات، عیسی فردی است متأثر از نگاه فرجام شناختی یهودیتِ متأخر که به اشتباه برای خود نقشی در تحولات آخر الزمانی قائل می شود. به نظر می رسد این نتیجه نقطه ی ختم اهمیت عیسی مسیح در اندیشه های شوایتسر باشد، اما وجه دیگری از رویارویی او با مسیح را باید در تأملات اخلاقی و معنوی او جست وجو کرد. شوایتسر که به جایگاه اراده در وجود بشری اهمیت می دهد، عیسی را به سبب یکی کردن اراده اش با اراده ی خداوند می ستاید و اهمیت او را برای دین داران مسیحی در پیروی از او در این راه می داند. اشارات شوایتسر در نامه ها و برخی مواعظش نشان دهنده ی دلالت های الهیاتی بعضی از بن مایه های مهم غیرالهیاتی اوست؛ بین مفاهیم اخلاقی اراده ی معطوف به حیات، اراده ی معطوف به محبت و حرمت حیات و مفاهیم دینی محبت و ملکوت که از تعالیم عیسی مسیح اند قرابت جالب توجهی وجود دارد.
۲.

اخلاقِ حرمتِ حیات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق حرمت حیات آرتور شوپنهاور مسیحیت آلبرت شوایتسر الهیات انسان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۱۹۵
اخلاق حرمت حیات پرورده آلبرت شوایستر   حامی صورت های مختلف حیات اعم از بشری و غیربشری است و بر حفظ و حرمت به حیات تأکید دارد. از سوی دیگر، آرتور شوپنهاور معتقد به انکار حیات و کناره گیری از آن است. این مقاله به ربط و نسبت بین اخلاق حرمت حیات و اندیشه های شوپنهاور می پردازد. از سویی حرمت حیات مبتنی بر اراده معطوف به حیات و تأکید بر تجربه های انضمامی و جزئی است که نشان از مشابهت با و تأثیرپذیری از مبانی متافیزیکی و روشی شوپنهاور دارد. اما از سوی دیگر آلبرت شوایتسر، مبدع اخلاق حرمت حیات، با تفسیری پویا از مفاهیم شوپنهاوریِ «اراده معطوف به حیات» و «کنارگیری»، و تأکید بر «اراده معطوف به محبت»، بر خلاف شوپنهاور راه به تأیید حیات و تأکید بر حفظ و حرمت حیات می برد. انگیزه های خاص الهیاتی او در این میان قابل مشاهده اند. بنابراین این دو اندیشمند در مبادی اخلاقی و اخلاق هنجاری و نیز در ابتنای زندگی و عمل خود بر نظریه هایشان کاملاً متفاوت اند. از سویی تأثیر مبادی مسیحی شوایتسر بر اخلاق حرمت حیات و از سوی دیگر تأثیر پیشینه روانی شوپنهاور بر بدبینی او به جهان و در نتیجه انکارش در باب حیات مشهود است.