مطالب مرتبط با کلیدواژه

یراعه


۱.

نقدی بر «کلیله و دمنه» به تصحیح مجتبی مینوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خطر سماحت پشتاپشت بحاصل آمدن یراعه میره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹۸
کلیله و دمنه از کتاب های بسیار معروف و کم نظیر است. این کتاب در عهد ساسانیان از زبان سنسکریت به پهلوی نقل شد و عبداله بن مقفع آن را از پهلوی به عربی ترجمه کرد. در عصر نصربن احمد سامانی، ابوالفضل محمد بلعمی آن را به نثر فارسی برگرداند. رودکی، شاعر معروف، آن را به نظم کشید و کتابی که امروز در دست داریم، از ابوالمعالی نصراله بن محمد عبدالحمید است که آن را از کلیله ابن مقفع در نیمه قرن ششم هجری، در دوره سلطنت بهرام شاه غزنوی، ترجمه کرده است. عبدالعظیم خان قریب، استاد دانشگاه تهران، آن را تصحیح کرده و مکرر به طبع رسیده است. پس از مرحوم قریب، استاد مجتبی مینوی آن را از روی نسخ خطی گوناگون تصحیح و به چاپ رسانده است. با وجود دقت نظری که مینوی در این کار داشته است، در بعضی از عبارات نارسایی ها به چشم می خورد که در این مقاله انتقادی، آنها را در معرض قضاوت صاحب نظران قرار می دهم، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
۲.

تحلیل مقایسه ای دو ترجمه فارسی کلیله و دمنه (مطالعه موردی: حکایت بوزنگان / حمدونگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلیله و دمنه ابن مقفع نصرالله منشی داستان های بیدپای محمد بخاری یراعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۰ تعداد دانلود : ۵۱۴
تحلیل مقایسه ای دو ترجمه فارسی کلیله و دمنه (مطالعه موردی: حکایت بوزنگان / حمدونگان) این نوشتار در صدد تطبیق حکایت بوزنگان کلیله و دمنه با دو ترجمه فارسی قرن ششم هجری، یعنی ترجمه های نصرالله منشی و محمد بن عبدالله بخاری است. نگارندگان تلاش کرده اند تا با روش توصیفی تطبیقی به تحلیل ساختاری این دو ترجمه بپردازند و در ضمنِ آن به طور خاص به شیوه آنها در برابریابی واژگانی نیز توجّه دهند. همچنین به ویژه به ترجمه واژه «یراعه» در این حکایت توجه شده، چه گویی یکی از مترجمان در ترجمه آن به خطا افتاده است. از بارزترین نتایج این پژوهش آن است که نصرالله منشی می کوشد تا برای انتقال مفاهیمی که در زبان مبدأ بیان شده، قالب های تازه ای در زبان مقصد بیافریند، به طوری که هیچ بخشی از صورت و معنی از میان نرود؛ و به همین روی دست به ابداع متنی تازه زده است ولی محمد بخاری، تا حد امکان اصل متن عربی را به فارسی برگردانیده و ترجمه او از نظر سبک نوشتار و ساده نویسی به متن عربیِ ابن مقفّع نزدیک تر است. همچنین بخاری در برابریابی واژگان، بیشتر به معادل های فارسی گرایش دارد ولی در ترجمه منشی، عربی گرایی (کاربرد واژگان عربی، استشهاد به آیات، امثال و اشعار تازی) بیشتر به چشم می خورد.