نقد ساختار قانون مجازات اسلامی
منبع:
فقه و حقوق ۱۳۸۳ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
هر چند شیوة تدوین، تنظیم، تقسیم، تبویب و ترتیب مواد یک قانون از امور شکلی آن است، اما نقش آن در ارایه قانونی جامع و مانع، پرهیز از تداخل، تعارض و تکرار و سهولت دستیابی به مواد قانونی امری انکارناپذیر است.
از اقدامات بایسته و شایسته قانونگذار بعد از انقلاب اسلامی، تغییر قوانین جزایی ایران و تدوین و تنظیم آن بر مبنای فقه جزایی اسلام و با عنوان قانون حدود، قصاص و دیات است که در فضای متلاطم و جنجالی بعد از پیروزی انقلاب انجام پذیرفت. اما انتظار میرفت بعد از گذشت چندین سال، قانونگذار در فضایی آرام و مناسب و با بهرهگیری از تجربه به دست آمده، به رفع اشکالات و نواقص محتوایی و ساختاری آن بپردازد.
قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 که بر مبنای فقه جزایی اسلام تدوین و تصویب شده است به لحاظ ساختاری دارای اشکالاتی هم چون عدم سودمندی، عدم جامعیت، عدم تدوین اصول و قواعد کلی و پرداختن به قضایای جزیی، تعارض، حجیم بودن و پیچیدگی مواد، اصطلاحات و نهادهای مبهم، رویههای متعدد درباره تعریف جرایم، تفصیلهای غیر ضروری و بینظمی و نادرستی تقسیمات، طبقهبندی مواد، انتخاب عناوین و واژهها و ترتیب و تعیین جایگاه مواد، میباشد که این امر مخاطبان و مراجعان به آن را دچار مشکل میسازد.