مطالب مرتبط با کلیدواژه

علوم مکاشفه


۱.

تقسیم بندی علوم در اندیشه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم سیاست علم فقه علوم مکاشفه علوم معامله علوم فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰۸ تعداد دانلود : ۱۳۱۵
یکی از مباحث محوری هویّت ساز هر تمدنی «طبقه بندی» علوم است. هر تمدنی که بتواند به خوبی از عهده این مهم برآید و تقسیم بندی مستقل و منسجمی از علوم ارائه نماید، در واقع توانسته است هویّت فرهنگی و معرفتی خود را از هجوم و نفوذ دیگران حفظ نماید. بیشک، این مهم بر عهده اندیشمندان هر جامعه است. غزالی، از متفکران بنام و صاحب نظر مسلمان، علاوه بر تسلط کامل به مبانی اسلامی، به این مقوله در کتب متعدد خود پرداخته است. نوشتار حاضر به روش مطالعه اسنادی، درصدد تبیین دیدگاه غزالی درباره طبقه بندی علوم است. ایشان با در نظر داشتن دو مطلب سلسله مراتبی بودن علوم و تفاوت در میزان کاشفیت علوم، به تقسیم بندی علوم پرداخته است. وی علوم را به دو دسته کلی «دینی» و «غیردینی» تقسیم کرده است و علوم دینی را به دو دسته «مکاشفه» و «معامله» تفکیکپذیر میداند. وی معتقد است علوم مکاشفه در صدر علوم است و روش آن شهودی است و نه حسی که هرکس قادر به کسب این علم نیست. بهترین علم از میان علوم معامله از جمله سیاست از دیدگاه غزالی، علم فقه است و این علم کانون همه علوم معامله است.
۲.

تحلیل درون شناختی ایمان در تفسیر ملاصدرا از قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا تفسیر ملّاصدرا ایمان تصدیق قلبی تحلیل درون شناختی سیر ابتدایی و رجوعی علوم معامله علوم مکاشفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۴۱۸
ایمان، گرچه محور مباحث دینی است اما در مباحث تفسیری و کلامی فلسفی جایگاه خاص خود را دارد و علما با دیدگاههای مختلف به آن پرداخته اند. ملاصدرا نیز در تفسیر خود به مسئله محوری ایمان پرداخته است. او که نظام فکری حکمت متعالیه را با ملاحظه جریانهای مختلف فکری اسلام بنا نهاده، در تفسیر خود مجال بهتری می یابد تا دیدگاهی جامع ارائه دهد. تحلیل ایمان در تفسیر ملاصدرا بیانگر این دیدگاه متعالی است. در این تحلیل، روش شناسی ملاصدرا مورد ملاحظه قرار گرفته است. ملاصدرا ابتدا با در نظر گرفتن خاستگاه کلامی مسئله ایمان، به بررسی دیدگاه های مختلف کلامی و عقیدتی بر اساس مؤلفه های سه گانه کلامی: تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل جوارحی میپردازد و از این میان تنها تصدیق قلبی را دخیل در ماهیت ایمان میداند. او در مرحله نهایی به تحلیل اساسی و متعالی خود از ایمان میپردازد که در آن ایمان بمثابه یک حقیقت «درون شناختی» در نظر گرفته شده است و همچون دیگر امور درونی به تحلیل درون شناختی آن میپردازد. این تحلیل شامل چهار بخش میشود، در بخش نخست ایمان به سه امر و ساحت علم، حال و عمل تحلیل میگردد. بخشهای دوم و سوم، با تفکیک دو سیر «ابتدایی» و «رجوعی» نحوه ترتب این امور بر یکدیگر و بیان افضلیت سیر رجوعی و بتبع آن علم میپردازد. در بخش نهایی به تفکیک میان دو نوع «علم معامله» و «علم مکاشفه» پرداخته شده و علم مکاشفه بعنوان هدف و مقصود اصلی معین میگردد.