مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۵۳۱٬۴۵۶ مورد.
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
۱۱۶-۱۰۲
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روی آوردهای اخیر برای توسعه کنش اجرایی و خودمهارگری در کودکان تأکید بر تأثیر آموزش دارند، این متغیرها در دوره پیش دبستانی با سرعت بسیاری توسعه می یابند، با این وجود تعداد کمی از پژوهشگران سعی در ارزیابی اثرگذاری مستقیم دوره پیش دبستانی بر فرآیندهای کنش اجرایی و خودمهارگری در کودکان خردسال دارند. هدف اصلی این مقاله مقایسه کنش های اجرایی و خودمهارگری کودکان با و بدون تجربه پیش دبستانی پایه یکم ابتدایی بود. روش: طرح این پژوهش، مقطعی با روش توصیفی، علی- مقایسه ای شامل والدین 200 کودک کلاس یکم از مدارس 4 منطقه شهرداری تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کنش اجرایی کولیج (2002)، پرسشنامه خودمهارگری ویلکاکس (1979) توسط والدین برای ارزیابی وضعیت دانش آموزان تکمیل و اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس در محیط SPSS-27 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین کنش های اجرایی (برنامه ریزی، سازمان دهی، و بازداری) و ظرفیت خودمهارگری (خودمهارگری، تکانشگری، و خودمهارگری تکانشگری) در کودکان دبستانی با و بدون تجربه پیش دبستانی تفاوت معنادار دارد. (001/0>p). نتیجه گیری: تأثیر زیاد آموزش پیش دبستانی در وضعیت سلامت روانی کودکان تأیید شد و یافته ها حاکی از آن بود که حضور در مدرسه پیش دبستانی، تأثیر مثبت زیادی بر کنش های اجرایی و ظرفیت خودمهارگری دارد.
نگرش اعضاء هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد نسبت به عملکرد آموزش مجازی در طول همه گیری کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همه گیری کووید-19 تمام جنبه های زندگی از جمله نحوه ارائه خدمات آموزش عالی در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داده است. هدف این مطالعه ارزیابی نگرش اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد نسبت به عملکرد آموزش مجازی در طول همه گیری کووید-19 می باشد. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی بود. تعداد 384 نفر از دانشجویان و 116 نفر از اعضاء هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال تحصیلی 13400-1399 مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های استانداردی بود که از طریق شبکه های اجتماعی برای اعضاء هیئت علمی و دانشجویان ارسال شد. قسمت سنجش نگرش دانشجویان دارای60 سوال و در 5 مقیاس و پرسشنامه اعضاء هیئت علمی دارای 23 سوال و در 7 مقیاس طراحی شده بود. یافته ها: نتایج نشان داد که اعضاء هیئت علمی درخصوص عملکرد آموزش مجازی، نگرش مناسبی (12/69 درصد) نسبت به "میزان پشتیبانی از دانشجو" گزارش دادند. اما نسبت به "محتوای برنامه آموزش مجازی" و "نرم افزار آموزش مجازی" نگرش امیدبخشی نداشتند. همچنین، دانشجویان نیز نگرش متوسطی نسبت به عملکرد آموزش مجازی داشتند؛ به طوری که بالاترین میانگین مربوط به مقیاس"علاقه به تداوم یادگیری الکترونیکی" و کمترین میانگین مربوط به مقیاس" قابلیت کاربرد" بود. نتیجه گیری: جهت ارتقاء عملکرد آموزش مجازی، توسعه زیرساخت های لازم مانند توسعه شبکه سراسری اینترنت و افزایش پهنای باند، تولید نرم افزارهای آموزشی تعامل محور و استفاده از تجارب کسب شده در این مدت و همچنین برگزاری دوره ها و کارگاه های آموزشی مستمر برای اعضاء هیئت علمی و دانشجویان ضروری به نظر می رسد.
پیش بینی پدیده وانمودگرایی در دانشجویان بر اساس سبک های دلبستگی، عزت نفس و شفقت به خود در دوران همه گیری کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همه گیری کووید-19 برای گروه های مختلف از جمله دانشجویان چالش های زیادی مانند وانمودگرایی را ایجاد کرد. پدیده وانمودگرایی یک تجربه فردی است که در آن فرد دچار شک و تردید به خود و توانایی های خود می شود که تبعات زیادی به خصوص برای دانشجویان دارد؛ بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پدیده وانمودگرایی بر اساس سبک های دلبستگی، عزت نفس و شفقت به خود در همه گیری کووید- 19 انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی (همبستگی) بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 1400-1401 بود. تعداد 400 دانشجو با روش نمونه گیری در دسترس مطالعه شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس پدیده وانمودگرایی کلانس (1985)، پرسش نامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) و فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود ریس و همکاران (2011) بود. در تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین وانمودگرایی و سبک های دلبستگی ایمن (11/۰-, p<0/01)، اضطرابی ( 43/۰ , p<0/01) و اجتنابی (24/۰, p<0/01 )، شفقت به خود (60/۰-, p<0/01 ) و عزت نفس (57/۰-, p<0/01 ) همبستگی معناداری وجود دارد. همچنین شفقت به خود، دلبستگی اضطرابی و عزت نفس به ترتیب بیشترین سهم را در پیش بینی وانمودگرایی داشتند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر مبنی بر نقش سبک دلبستگی، شفقت به خود و عزت نفس در وانمودگرایی دارای تلویحات کاربردی برای مراکز مشاوره ی تحصیلی و سازمان های مدیریت بحران هستند. نتایج این طرح می تواند پاسخگوی برخی نیازهای آموزشی- بهداشتی در حوزه پیشگیری از مسائل روانشناختی دانشجویان از جمله وانمودگرایی در شرایط بحرانی همچون همه گیری کووید- 19 باشد.
تأثیر منابع فناوری اطلاعات بر عملکرد زیست محیطی با نقش میانجی یکپارچگی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
با عنایت به اینکه زیرساخت و منابع مدیریتی فناوری اطلاعات دارای ویژگی های متفاوتی هستند که می تواند سطوح مختلف پیاده سازی مدیریت عملکرد زیست محیطی را تحقق بخشد؛ لذا، هدف این پژوهش بررسی تأثیر منابع فناوری اطلاعات بر عملکرد زیست محیطی با نقش میانجی یکپارچگی داخلی در شرکت های تابعه شرکت نفت اصفهان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ داده، کمّی و از لحاظ ماهیّت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران میانی و بالاتر به تعداد 120 نفر بوده است؛ بنابراین تعداد 80 پرسشنامه میان مدیران میانی و بالاتر شرکت های تابعه شرکت نفت اصفهان مطابق جدول مورگان توزیع گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه های استاندارد بود. روایی پرسشنامه ها به صورت روایی محتوایی ضمن بررسی استاد راهنما و نیز تحلیل آماری روایی سازه موردتأیید قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه ها با تعیین ضریب آلفای کرونباخ برای متغیر های پژوهش که همه بالای7/0 بوده اند موردتأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که منابع فناوری اطلاعات بر یکپارچگی داخلی و نیز عملکرد زیست محیطی در شرکت های تابعه شرکت نفت اصفهان تأثیر معنادار دارد و یکپارچگی داخلی بر عملکرد زیست محیطی تأثیر معنادار دارد. همچنین یکپارچگی داخلی در رابطه بین منابع فناوری اطلاعات با عملکرد زیست محیطی نقش میانجی دارد.
طراحی و اعتباریابی مدل ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیران در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی مدل ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیران در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران بوده است. لذا این پژوهش از لحاظ هدف جز تحقیقات توسعه ای و از لحاظ روش گردآوری یافته جز تحقیقات آمیخته (کیفی کمی) بوده است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوی و در بخش کمی از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اسناد مرتبط با موضوع در بازه زمانی سال های 1900 تا 2022 و در بخش کمی شامل مدیران، رؤسا و سرپرستان شرکت نفت مناطق مرکزی بود. جهت نمونه گیری در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند نظری تعداد 53 منبع، پس از چند مرحله غربالگری با شاخص های بررسی عنوان، چکیده، محتوا و کیفیت پژوهش و معیار مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) گزینش و در بخش کمی تعداد 80 نفر از مدیران و رؤسای ستاد شرکت نفت مناطق مرکزی ایران انتخاب شدند. در بخش کمی نمونه برابر با جامعه بوده است. داده ها در بخش کیفی از طریق فرم چک لیست محقق ساخته و در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. اعتباریابی ابزار پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش های اعتباریابی در تحقیقات کیفی مدنظر گوبا و لینکلن، روش هولوستی، برخورداری از مبانی نظری و بازنگری ناظران محاسبه و در بخش کمی از روش های تحلیل عامل تأییدی، پایایی ترکیبی، روایی همگرا، آزمون فورنل و لارکر محاسبه شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) در محیط نرم افزارهای MAXQDA و Edrawmax انجام و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار SmartPLS استفاده شد. براساس یافته های پژوهش در بخش کیفی تعداد 266 کد باز تحت عنوان نشانگرها و شاخص های پژوهش، 19 کد محوری تحت عنوان مؤلفه های پژوهش و 6 کد محوری که شامل منافع مالی، بازگشت انتظارات، انتقال یادگیری، عملکرد و مهارت مدیران، محیط شرکت نفت یادگیرنده و چگونگی تبادل آموخته ها بودند به عنوان ابعاد پژوهش شناسایی شدند. یافته های بخش کمی نشان دادند که مقدار شاخص برازش برای مدل اعتباریابی شده در پژوهش حاضر برابر با 663/0 است، بنابراین بزرگتر از حد مجاز است و نشان از برازش مناسب مدل دارد.
نقش استعاره های مفهومی در فرایند پویای تدریس ریاضی (مطالعه موردی: رسم نمودار توابع در ریاضیات دبیرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۶۱
۱۸۰-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش استعاره های مفهومی در فرایند پویای تدریس ریاضی انجام شده است. پژوهش حاضر تحلیلی از پدیده هایی ارائه می کند که در فرایند پویای تدریس و یادگیری ریاضی، برای بررسی، رسم و تفسیر نمودار های دکارتی توابع، در سطح دبیرستان مشاهده شده است. تمرکز اصلی این مطالعه بر گفتمان معلمان با دانش آموزان و شیوه تدریس و بیان معلمان استوار بوده است. علاوه بر آن، رفتار معلمان، به ویژه حرکات دست و بدن آنها هنگام رسم و توضیح نمودارهای توابع به دقت مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش دو پرسش اساسی مطرح شده است: اول اینکه معلمان از چه نوع استعاره هایی برای نمایش گرافیکی و رسم توابع برای دانش آموزان دبیرستانی استفاده می کنند؟ دوم اینکه آیا معلمان از استعاره هایی که در روند تدریس خود استفاده می کنند آگاه اند؟ چارچوب نظری این پژوهش بر مبنای نظریه شناخت بدن مند توسعه یافته است. یافته ها شامل عباراتی استعاری اند که معلمان هنگام تدریس بخش نمودارهای دکارتی توابع به کار برده اند. هریک از آنها در یک یا چند حیطه از دسته بندی استعاره های مفهومی- استعاره های جهتی، مانند «محور طولها افقی است»؛ استعاره های حرکت ساختگی، مانند «نمودار یک تابع به عنوان حرکت نقطه روی نمودار» و استعاره های هستی شناسی- طبقه بندی شده اند. همچنین در این پژوهش نشان داده شده است که معلمان نسبت به استعاره هایی که در روند تدریس خود به کار می برند، آگاه نیستند.
Identifying the Cognitive and Emotional Components of Self-Advocacy in Exceptional Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۳ No. ۱ (۲۰۲۵) : Serial Number ۹
19-26
حوزههای تخصصی:
This study aims to identify the cognitive and emotional components of self-advocacy in exceptional learners and examine the external factors that influence their ability to advocate for themselves in educational settings. A qualitative research design was employed, utilizing semi-structured interviews with 29 exceptional learners recruited through online platforms. Theoretical saturation was reached, ensuring comprehensive data collection. NVivo software was used to conduct thematic analysis, identifying key cognitive and emotional factors related to self-advocacy. Participants shared their experiences regarding metacognitive awareness, decision-making, emotional regulation, and external support systems, providing rich qualitative data for analysis. The results indicated that self-advocacy among exceptional learners is shaped by cognitive competencies, including metacognition, decision-making, and information-seeking behaviors, as well as emotional factors such as self-efficacy, resilience, and emotional regulation. Participants who demonstrated strong metacognitive strategies and confidence were more effective self-advocates, whereas those facing anxiety or low self-efficacy struggled to assert their needs. External factors, such as educator support, family involvement, and institutional policies, played a critical role in shaping advocacy experiences. Online networks and digital advocacy resources were identified as valuable tools for enhancing self-advocacy skills. However, institutional barriers, including bureaucratic challenges and lack of awareness among educators, posed significant obstacles for learners. The study highlights the complexity of self-advocacy in exceptional learners, emphasizing the interplay between cognitive awareness, emotional resilience, and external support structures. Enhancing self-advocacy skills requires targeted interventions, including advocacy training, institutional support, and digital resource accessibility.
راهبردهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران برای کسب اقتدار در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد دفاع و توسعه پایدار سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۶
91 - 114
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس مهم ترین فضای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک جمهوری اسلامی ایران به شمار می آید که ازلحاظ جغرافیایی مهم ترین بخش جهان اسلام را تشکیل داده است زیرا دو کشور بزرگ تولیدکننده نفت منطقه، ایران و عربستان و دو کشور دارای بزرگ ترین منابع گازی، ایران و قطر در این منطقه قرار دارند. ایران به علت برخورداری از دو موقعیت استثنایی شامل برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز منطقه و کوتاه ترین مسیر برای انتقال نفت و گاز منطقه خلیج فارس و دریای خزر به خریداران آن، می تواند به عنوان یک بازیگر اصلی و تأثیرگذار در منطقه قرار بگیرد؛ اما لازمه آن کسب اقتدار اقتصادی است؛ بنابراین هدف اصلی مقاله شناسایی مهم ترین مؤلفه های اقتصادی اقتدارساز ج.ا.ایران در منطقه خلیج فارس و تدوین راهبرد اقتصادی ایران برای نیل به این اقتدار می باشد. این پژوهش از نوع توسعه ای- کاربردی بوده که به روش توصیفی و به صورت آمیخته انجام شده است. جامعه آماری 54 نفر متشکل از افرادی بود که حداقل در یکی از حوزه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و جغرافیایی، تخصص داشتند. بر اساس تجزیه وتحلیل به عمل آمده تعداد، 16 عامل اقتصادی (شامل وجود ذخایر مناسب نفت و گاز در ایران، خطوط انتقال انرژی ج.ا.ایران در خلیج فارس، منابع معدنی و طبیعی مشترک در خلیج فارس و کارکرد تحریم های اقتصادی علیه ایران و ...) شناسایی گردید. همچنین طبق نتایج تحقیق و محاسبات مربوط به تعیین مختصات دکارتی، وضعیت اقتدار اقتصادی ج.ا.ایران در خلیج فارس در منطقه محافظه کارانه خفیف و معطوف به قوت قرار دارد که به سمت تهاجمی خفیف و معطوف به قوت در حال حرکت می باشد.
بررسی تأثیر ریسک ژئوپلیتیک و پاندمی کووید-19 بر بازدهی و نوسانات بازدهی بیت کوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه و توسعه سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
97 - 122
حوزههای تخصصی:
ریسک ژئوپلیتیک که مجموعه ای از مخاطرات، نا اطمینانی ها و شوک های مرتبط با موقعیت های سیاسی و جغرافیایی است، ازطریق متغیرهای اجتماعی و اقتصادی با تأثیر بر رفتار سرمایه گذاران در بازارهای مالی؛ به ویژه بازار رمزارزها و به خصوص رمزارز بیت کوین نوساناتی را به وجود می آورد. همچنین شیوع بیماری کووید-19 به عنوان یکی از مشکلات جدید و جدی توانست همه جهان و به خصوص بازارهای مالی را تحت تأثیر خود قرار دهد. چون درگیری و میزان آن درکشورهای جهان توسط این پاندمی متأثر از ریسک های ژئوپلیتیک بود، بنابراین در این تحقیق به بررسی تأثیر ریسک ژئوپلیتیک وپاندمی کووید-19 بر بازدهی و نوسانات بازدهی بیت کوین پرداخته می شود. در این مقاله از داده های قیمت ارز دیجیتال بیت کوین برای دوره ماهانه 01/2011 تا 08/2022 شامل140 ماه استفاده شده است. با به کارگیری مدل EGARCH و آزمون نتایج، عدم تأثیرگذاری همه گیری کووید-19 بر بازدهی بیت کوین و تأثیر منفی آن بر نوسان بازدهی بیت کوین نشان داده می شود. درنهایت، نتایج نشان می دهند ریسک ژئوپلیتیک بر بازدهی بیت کوین بی تأثیر، ولی منجر به افزایش نوسانات بازدهی بیت کوین می شود.
توسعه پایدار؛ تحلیل گفتمان پرسش بلاغی آیه ترجیعی سوره الرحمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۶ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۲۵-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
سوره الرحمن با اشاره به آفرینش جن و انس، به بیان انواع نعمت های دنیوی و اخروی، و رحمت الهی در آسمان ها و زمین می پردازد. این سوره حاوی یک آیه بلاغی ترجیعی (برگردان، تکرار شونده) می باشد که قالب، مفهوم و تکرار آن از ابعاد و نظرگاه های متفاوت علوم مختلفی قابل تحلیل و بررسی است. پژوهش حاضر به پاسخگویی این پرسش پرداخته است که با توجه به چهارچوب مطالعاتی علم تحلیل گفتمان (مدل ون دایک) و فن بلاغت، پرسش استفهامی و آیه بلاغی ترجیعی «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» در بافت زمینه ای سوره الرحمن چه معنا، مفهوم و کاربردی دارد. به منظور پاسخگویی به سوال این مطالعه، روش تحقیق کیفی توصیفی پدیدار شناسی مورد انتخاب قرار گرفته و مدل مفهومی تحلیل گفتمان ون دایک به کار گرفته شد. نتیجه مطالعه نشان داد که رحمانیت الهی نه تنها عطای نعمات عام، بلکه آگاهی سازی و هشدار به بندگان برای تلاش برای بهره مندی مدام از آنهاست. موضوع و زمینه کلی سوره الرحمن به همراه آیه بلاغی ترجیعی و تکرار شونده آن اهدافی همچون اقرار گیری، بیدارسازی مکرر و مداوم بندگان به وجود و اهمیت برخورداری از نعمتها و آیات الهی، و همچنین هشدار و تاکید به لزوم مدیریت صحیح منایع طبیعی و محیط زیست را در راستای توسعه پایدار در بر دارد. به بیان دیگر، تکرار و پایداری پرسش بلاغی آن سوره در لابلای آیات و کل آن سوره، همراه با برشماری نعمات الهی و طبیعی که اشاره بر عام المنفعه بودن آنها برای کل موجودات تمام نسل ها نیز دارد، لزوم مدیریت صحیح توسعه پایدار در استفاده از منابع طبیعی و زیست محیطی را خاطر نشان می دارد.
راهبردهای حفاظت از محیط زیست روستایی در شهرستان فریدونشهر
حوزههای تخصصی:
محیط زیست در مناطق روستایی، به واسطه شرایط خاص این مناطق، متفاوت و دارای اهمیت ویژه ای است؛ به ویژه آن که با توجه به گسترش فناوری، به مرور با چالش های جدیدی روبه رو شده است. در این پژوهش، هدف، شناخت عوامل مؤثر بر تخریب و در مقابل، حفظ محیط زیست سکونتگاه های روستایی در دهستان چشمه لنگان شهرستان فریدونشهر است. در این مطالعه، روش تحقیق توصیفی و مبتنی بر داده های پیمایشی است. جامعه آماری این مطالعه را دو گروه مردم محلی (خانوارهای روستایی) و کارشناسان آشنا با منطقه تشکیل داده اند. حجم نمونه، شامل ۱۳۰ سرپرست خانوار روستایی و ۱۵ کارشناس بوده است. از تحلیل عاملی در ارزیابی نظرات روستاییان و از مدل SWOT برای تحلیل نظر کارشناسان استفاده شد.نتیجه تحلیل عامل ها از دیدگاه مردم روستایی نشان داد که مجموعه اظهار نظرهای مطرح شده در نظرات مردم، در ۸ عامل به ترتیب اهمیت، تحت عناوین زیر معرفی شده اند: محیط زیست، ابعاد اجتماعی، عوامل کالبدی، آموزش و رسانه، برداشت محصول، فشار بر منابع آب، پراکندگی روستاها و نابرابری در دسترسی به منابع. هرکدام از این عوامل، طبعاً شامل تعدادی متغیر مؤثر در حفاظت از محیط زیست مناطق روستایی است.از دیدگاه کارشناسان نیز، به ترتیب، تقویت آگاهی و بینش روستاییان از طریق رسانه های جمعی و نظارت بر طرح های مرتع داری منطقه، مهم ترین عواملِ قوت و فرصت برای حفظ محیط زیست و ناهماهنگی دستگاه های مرتبط و ورود گردشگران شهری، به ترتیب، مهم ترین نقاط ضعف و تهدید برای محیط زیست منطقه محسوب می شوند.
برآورد بردارهای غیرخطی دستمزد و تورم با تکنیک مارکوف سوئیچینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۱
465-482
حوزههای تخصصی:
امروزه بهره وری یک ضرورت برای رشد اقتصادی و ارتقای سطح زندگی و رفاه یک کشور محسوب می شود. از اوایل دهه 1970 بهره وری یکی از مهم ترین موضوعاتی بوده است که در سطح سازمان ها و در کشورها، توجه ویژه ای را به خود جلب کرده است. در واقع مقدار و نرخ رشد بهره وری در هر کشور، تأثیر به سزایی در روند متغیرهای کلان اقتصادی در سطح جهانی دارد. عوامل بسیاری بر بهره وری تأثیرگذارند که در این بین، نقش دستمزد و تورم می تواند حائز اهمیت فراوانی باشد. شاخص های کمی تورم، دستمزد و بهره وری به تنهایی آگاهی بخش و مؤثر نیستند. به این دلیل، یکی از روش های علمی برای مطالعه داده های اقتصادی، مدل بندی آماری آنها با استفاده از ابزارهای غیرخطی همانند تکنیک مارکوف سوئیچینگ می باشد. این مقاله ضمن بررسی مزیت های تکنیک مارکوف سوئیچینگ، این روش را در قالب یک مدل اقتصادسنجی در زمینه بررسی تأثیرات غیرخطی دستمزد و تورم بر بهره وری نیروی کار در 17 کشور منتخب درحال توسعه طی دوره زمانی 2006 تا 2020 به کار می گیرد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در هر دو رژیم رونق و رکود، اثرات تقاطعی دستمزد و تورم، تأثیر منفی بر بهره وری نیروی کار دارد.
A Sustainable eHealth Program to Enhance the Healthcare Sector(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to assess the efficiency of the eHealth program by conducting a comparative study between public and private healthcare settings in Bangladesh and Malaysia. A detailed literature review gathered from leading databases, articles, and case studies was conducted to achieve the study’s objective. After evaluating the literature and utilizing reducing methods the factors were organized and categorized into the four SWOT groups. The study exhibits that the government of Bangladesh has taken multiple approaches to efficient usage of their resources and providing primary healthcare services at grassroots levels. However, compared to a developing country like Malaysia it is far lag and struggling with multiple challenges like inadequate ICT infrastructure interoperability issues, low adoption of services, privacy and trust issues inadequate data security lack of policies and regulations, and insufficient funding along with multiple threats like resistance to change, cultural influence, and native environmental issues. Nonetheless, these challenges can be addressed through the development of adequate infrastructure, technology, financial support, and human resource capabilities. This will help to achieve the goal of universal health coverage and digital healthcare. This paper identified and explored numerous eHealth concerns and institutionalized favorable policy recommendations to establish an effective and successful eHealth system and boost the healthcare sectors of Bangladesh and similar emerging economies. Being the first to incorporate SWOT analysis and eHealthcare programs, the suggested approaches can have a significant positive impact on the implementation of an effective and sustainable eHealth system.
بررسی دوگانگی حقوق و اخلاق در دسترسی کودکان به فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش حضور در فضای مجازی، چالش های حقوقی و اخلاقی مهمی را درخصوص دسترسی کودکان به این پدیده به وجود آورده است. نگرانی والدین بابت دسترسی کودکان به محتواهای نامناسب، ارتباط کودکان با افراد غیرمعمول، سوءاستفاده های جنسی و مالی و همچنین آسیب دیدن ارزش های اخلاقی باعث شده است والدین محدویت هایی اساسی را در دسترسی کودکان به فضای مجازی ایجاد کنند؛ حال آنکه درواقع، این مسئله، مغایر با حقوق مصرَّح کودکان در حقوق بین الملل و ازجمله کنوانسیون حقوق کودک و حقوق داخلی است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و گردآوری داده ها به روش اسنادی، درصدد پاسخ گویی به این پرسش بوده ایم که چگونه می توان دوگانگی حقوق و اخلاق در دسترسی کودکان به فضای مجازی را مرتفع کرد. نتایج پژوهش نشان می دهد حل این دوگانگی حقوقی و اخلاقی در بستر آموزش دهی به کودکان و فراهم کردن زمینه های توسعه فکری و مخصوصاً آموزش دادن سواد رسانه ای به آنان امکان پذیر است. آموزش دادن سواد رسانه ای به صورت عمومی به کودکان از سنین کم در مدارس، ضمن برطرف کردن نگرانی والدین، یکی از عوامل محافظت از حقوق کودکان در دسترسی به فضای مجازی است که درعین حال، زمینه را برای رشد و توسعه فکری آنان فراهم می کند.
رویکرد رویه قضایی به مسئله نشوز در مرحله رسیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله نشوز و فروعات آن هم در فقه که از کلام وحی نشئت گرفته، مطرح است و هم در علم حقوق، موردتوجه حقوق دانان قرار گرفته و به تبع، در دادگاه های خانواده با تقدیم دادخواست الزام به تمکین یا اعلام و احراز نشوز زوجه مطرح می شود. درپی بررسی آرای صادرشده، فراوانی تشتت آرا و اختلاف سلایق قضات اثبات می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی علت یا علل تشتت و تعدد رویه محاکم درخصوص تمکین و نشوز است. این پژوهش با استفاده از روش اسنادی- کتابخانه ای انجام شده و ازنوع توصیفی- تحلیلی است. برای پیشبرد تحقیق از آرای تمکین و نشوز صادرشده از محاکم خانواده بهره گرفته ایم که در سامانه ملی آرای قضایی و نیز نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه جمع آوری شده اند. دعاوی مربوط به تمکین و نشوز زوجه به میزان زیادی به استنباط قاضی بستگی دارند و همین مسئله باعث ایجاد رویه های متعدد شده است؛ لذا برای رسیدن به وحدت رویه، لازم است رویه قضایی در این حوزه تحلیل و میزان انطباق یا عدم انطباق آرای صادرشده با مبانی فقهی و نیز حقوق موضوعه بررسی شود. پس از تتبع در آرای صادرشده، و بررسی منابع فقهی و حقوقی درخصوص تمکین و نشوز نتیجه می گیریم برخی مسائل و چالش های مرتبط با این موضوع، ریشه فقهی دارند و به اختلاف نظر میان فقها مربوط می شوند، برخی دیگر به بُعد حقوقی و جنبه قانون گذاری مسئله مربوط ا ند و درنهایت، برخی نیز در مرحله اجرای قوانین و کاربست آن ها در این حوزه ریشه دارند. بعضی ابهامات موجود در این موضوع را هم می توان با توجه به مراحل دادرسی، شامل مرحله طرح دعوا، دادرسی، انشای رأی و اجرای حکم دسته بندی کرد. این مقاله صرفاً بر مرحله رسیدگی قضایی به پرونده های تمکین و نشوز، متمرکز است.
شرط توافق زوجین در انتخاب مسکن و ضمانت اجرای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب مسکن مناسب برای زندگی مشترک از حقوق و تکالیف زوج به شمار می رود؛ لکن ممکن است در ضمن عقد یا قراردادی مستقل، انتخاب مسکن به زوجه تفویض شود، یا شرط شود که با توافق و همکاری زوجین انتخاب شود. درصورت اشتراط تراضی بین زوجین بر انتخاب مسکن، ضمانت اجرای عدم حصول این تراضی روشن نیست که آیا این شرط زائل می شود و درنتیجه ریاست شوهر در انتخاب یک جانبه مسکن برمی گردد یا مانند هر قرارداد الزام آور دیگری برای اجرای آن می توان از دادگاه استمداد کرد؟ دراین خصوص آرای قضایی متضادی نیز صادر شده است و برخی از قضات قائل به زوال شرط و بازگشت ریاست شوهر در انتخاب مسکن شده اند و برخی قائل به استمرار شرط. ازسوی دیگر پس از توافق و انتخاب مسکن توسط زوجین، از ماهیت توافق، احکام و آثار آن نیز بحث نشده است. این مقاله با توصیف دقیق روابط حقوقی ایجادشده میان زوجین در هر یک از فروض مختلف و با استفاده از منابع مختلف فقهی و حقوقی و تحلیل آراء و اندیشه ها و تطبیق آن بر مسائل موجود، به این نتایج رهنمون شد که قرارداد یا شرطی که انتخاب مسکن را منوط به توافق زوجین می کند، شرط یا قراردادی لازم الوفاء به شمار می آید که همانند دیگر قراردادها باید به مورد اجرا گذارده شود و ضمانت اجراهای خاص خود را می طلبد و ازسوی دیگر، تراضی و انتخاب مسکن نیز یک قرارداد الزام آور است و تغییر مسکن انتخابی، نیازمند فسخ یا اقاله آن عقد از جانب زوجین است.
بررسی فقهی و حقوقی اهلیت صغیر ممیز و سفیه در انعقاد عقود رایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانون مدنی در مواد متعدد به لزوم وجود اهلیت برای طرفین معامله تأکید می کند و اشخاص فاقد اهلیت را از انعقاد معامله منع می کند. ازجمله اشخاص فاقد اهلیت، صغیر ممیز و سفیه هستند که چون قدرت تشخیص سود و زیان خویش را ندارند، معاملات و تصرفاتشان در امور مالی، غیر نافذ دانسته شده است؛ اما به رغم این حکم کلی، قانونگذار در قسمت پایانی مواد 1212 و 1214 به آن ها اجازه تملک بلاعوض را داده است. علت اصلی این حکم آن است که در قبول تملک بلاعوض هیچ گونه ضرری به صغیر ممیز و سفیه نمی رسد.البته این حکم استثنایی صرفاً درخصوص عقود رایگان تملیکی جاری است و در عقود رایگان غیر تملیکی، صغیر ممیز و سفیه، اهلیت پذیرش عقد را ندارند؛ زیرا ممکن است به دلیل دانش و آگاهی کم، باعث ورود زیان به خود گردند. ازطرفی اگر عقد رایگان تملیکی، متضمن شرط عوض یا تعهدی باشد، دیگر صغیر ممیز و سفیه اهلیت قبول عقد را ندارند، چون قبول این عقد منجر به دخالت آنان در اموال خود می شود و دخالت ولیّ یا قیم آن ها را می طلبد؛ ازاین رو این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکردی فقهی و حقوقی به بیان اهلیت صغیر ممیز و سفیه در عقود رایگان می پردازد و موارد اهلیت یا عدم اهلیت آنان را بیان می دارد.
بررسی اثربخشی مدل های تربیت محقّق علوم اسلامی در ایران براساس الگوی ارزشیابی سیپ (CIPP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: مؤسسات و مراکز آموزشی و پژوهشی به مثابه مهمترین زیرنظام های کلان علمی که در فرآیند توسعه یک کشور به تربیت و آماده ساختن نیروی انسانی کارآمد، شایسته و دارای مهارت جهت پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه در زمینه های مختلف می پردازند، نقش حیاتی و کلیدی را برعهده دارند براین اساس ضروری است در طراحی، اجرا و ارزشیابی فعالیت های این مؤسسات از شیوه های مطلوب، دقیق و نظام مند استفاده شود. مؤسسات و مراکز علوم اسلامی به عنوان ساختار نظام مند آموزش های اسلامی، «راهبرد اهتمام به پروردن استعدادهای فطری و به منصه فعلیت نشاندن قوای خدادادی متربّیان و ساخت شاکله معرفتی، معنویتی، مهارتی و هویتی آنان در چهارچوب شاخص اصلی نظام مطلوب آموزشی تربیتی» را همواره مطمح نظر قرار داده اند (رشاد، 1395، ص116).در میان مجموعه نظام های آموزشی، پژوهشی، تبلیغی و ترویجی حوزه علوم اسلامی زمینه پژوهش به عنوان بخش پیشران و نظام ساز شمرده می شود. براین اساس تربیت مؤثّر و کارآمد محقّقان نیازمند طراحی و استفاده از مدل های تربیتی اثربخش می باشد. امروزه مراکز علوم اسلامی از مدل های مختلفی برای تربیت محقّقان استفاده می کنند.در نظام های تربیتی اثربخش باید به عوامل زمینه ای، دروندادی، فرآیندی و بروندادی برای پدیدآوری نتیجه و اثر توجّه نمود. وجود مدل های مؤثّر تربیت محقّق نقش مهم عاملیت را در اثربخشی پژوهش ها بارز می سازد.براساس بررسی های صورت گرفته تاکنون مطالعه جامع و دقیقی که به بررسی کلیه ابعاد مدل های تربیتی موجود پرداخته و به طور مستقیم با حوزه علوم اسلامی مرتبط باشد، انجام نشده است.این پژوهش با هدف شناسایی، تحلیل و سنجش اثربخشی مدل های تربیت محقّق و ارائه پاسخ به این سؤال است که مهمترین مدل های موجود تربیت محقّق علوم اسلامی در سطح مؤسسات علوم اسلامی کشور کدام و دارای چه اجزاء، مؤلفه ها، نقاط قوت و ضعف می باشد.روش: پژوهش حاضر از حیث ماهیت و نوع داده ها جزء تحقیقات کیفی بوده و مشتمل بر گردآوری و تحلیل داده های غیرعددی برای شناخت مفاهیم، دیدگاه ها و تجارب و تحلیل داده های بدون ساختار می باشد و از لحاظ شیوه اجرا و جمع آوری داده ها در گروه تحقیقات پدیدارشناسی قرار می گیرد. همچنین ازآنجایی که دستاوردها و نتایج پژوهش ارائه شده چهارچوبی برای عمل فراهم می آورد تا نظام های تربیت محقّق علوم اسلامی بر پایه آن اقدام نموده و بخش عمده ای از مشکلات اجرایی نظام تربیت محقّق را برطرف سازد، جزء تحقیقات کاربردی محسوب می شود. برای گردآوری داده های غیرعددی ابتدا در مرحله اکتشافی ازطریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز مصاحبه نیمه ساختاریافت، مدل های تربیت محقّق با بهره گیری از روش تحلیل مضمون به شیوه اترید − استرلینگ (۲۰۰۱) «شامل مضامین پایه، مضامین سازمان دهنده و مضامین فراگیر» شناسایی گردید. پس از مرحله اکتشافی در مرحله تحلیلی برای سنجش اثربخشی مدل های موجود از الگوی ارزشیابی سیپ (cipp) استفاده گردید و ابعاد چهارگانه الگو شامل؛ بعد زمینه، بعد درونداد، بعد فرایند و بعد برونداد یا فرآورده مورد ارزیابی قرار گرفت. جامعه پژوهش، صاحب نظران و محقّقان مؤسسات و مراکز علوم و معارف اسلامی بودند که مدل مؤسسه یا مرکز آنان مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته بود. واحدهای آماری به شیوه نمونه گیری هدفمندِ در دسترس انتخاب شد. سپس تعداد 15 نفر از صاحب نظران و مشارکت کنندگان که هریک از آنها نماینده یکی از مؤسسات و مدل های تربیت محقّق شناسایی شده بودند دعوت به مصاحبه شدند و ابعاد مدل تربیت محقّق از ایشان اخذ گردید. همچنین به منظور سنجش اعتبار متغیرهای پژوهش از اعتبار صوری و سازه استفاده شد.نتایج: براساس تحلیل مضمون صورت گرفته در اثربخشی بعد «زمینه»، مدل های تربیت محقّق مورد مطالعه دارای 4 مشخصه اساسی و مشترک هستند. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می کند با آگاهی، مدلی را در تربیت محقّق گزینش نمایند که ضمن توجّه به عوامل اثرگذار بر تربیت محقّق، رویکرد مناسب و مؤثّری در مواجهه با مسائل و موضوعات پیرامونی و متناسب با ویژگی های شناختی و شخصیتی محقّقان داشته باشد.همچنین در اثربخشی بعد «درونداد»، مدل های تربیت محقّق مورد مطالعه 9 مشخصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان دهنده مطرح می باشد. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می نماید مدلی در تربیت محقّق انتخاب نمایند که دارای رویکرد توأم آموزشی و پژوهشی بوده و ضمن توجّه به روش شناسی علمی قادر باشد ارزش ها، نگرش ها، نیازها، نقشه علمی و . . . را با توجّه به توانمندی های منابع انسانی مؤسسه فراهم آورد.در بررسی اثربخشی بعد «فرایند»، مدل های تربیت محقّق موردمطالعه دارای 6 مشخصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان دهنده می باشند. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می کند مدلی برای تربیت گزینش نمایند که قادر باشد مشخصه های زمینه ای و دروندادی را در فرایند تربیت محقّق بکار گیرد و آنها را در رسیدن به اهداف سازمان دهد. این بُعد از مدل به مراکز تربیت محقّق امکان خواهد داد قابلیت ها و ظرفیت های پژوهشی اعم از قوانین، مقررات و منابع انگیزشی موجود در ارزشیابی و ارتقاء محقّقان را بسیج نماید.در بررسی اثربخشی بعد «برونداد»، مدل های تربیت محقّق مورد مطالعه دارای 3 مشخّصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان دهنده می باشد. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می کند مدلی را انتخاب نمایند که ضمن استفاده از روش ها، استانداردها و ابزارهای ارزیابی و اثربخشی، خروجی و بازده برنامه تربیت محقّق را مورد ارزیابی قرار داده و با بهره گیری از ویژگی های نظام ارتقایی مؤسسه، روش ها و ابزارهای مورد استفاده در تربیت محقّق را مورد بازنگری و بهسازی قرار می دهد. بحث و نتیجه گیری: مطابق با ارزیابی مدل های تربیت محقّق علوم اسلامی می توان به مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «زمینه» شامل: اهمیّت برنامه درسی یکپارچه و رسمی حوزه، نظام انگیزشی متناسب با نظام و زی طلبگی، اهمیّت عوامل انگیزشی در محیط نزدیک و مرتبط با پدیدآوری تحقیق، حضور در صحنه های واقعی علم، توجّه توأمان به مسائل و نیازهای عینی و کاربردی، توجّه به عناصر مشترک روش تحقیق در علوم انسانی و اسلامی، روش مندی و تسلّط محتوایی بر موضوع، توانایی مسأله یابی و نیازسنجی پژوهشی می باشد. همچنین مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «درونداد» شامل: پدیدآوری روش شناسی پژوهشی اختصاصی هر مرحله پژوهش، باورمندی به توانایی تولید علم دینی، ارزشیابی محصول محور و خروجی محور، ایجاد فضای نقد تعاملی، تأکید بر نظریه پردازی در علوم انسانی اسلامی، پذیرش دانش پژوهان تحصیلات تکمیلی از فارغ التحصیلان با تأکید بر زنجیره ارزش، مواجهه و حل مسائل نظام اسلامی با رویکرد دینی و مسأله محوری، توجّه به زیرساخت و نظام های پشتیبانی پژوهش های علوم اسلامی، تأکید بر یکپارچگی سه بعد پژوهش، آموزش و ترویج در تربیت محقّق می باشد. مهمترین نقاط قوت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «فرآیند» شامل: مهارت روش پرونده سازی و نگارش مستقیم در جمع آوری اطّلاعات، بهره مندی از دانش زبان های خارجی در استفاده از منابع اصلی، توجّه به برانگیزاننده ها و نظام انگیزش درونی و دینی، انجام دیدارهای علمی با صاحب نظران و الگوهای موفق، توانمندسازی علمی و مهارتی محقّقان، ارزشیابی مهارت محور، مباحثه محور، گروه محور و نیز مدل محور، توانایی اتقان و رویکرد کیفی در نظریه پردازی است. و نهایتا مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «برونداد» شامل: مهارت محوری به جای حافظه محوری، ارزیابی ناظر به فرایند در مسائل علوم اسلامی، ارزشیابی مبتنی بر انگیزش درونی قرب الهی، ارتقای نیروهای مستعد تربیت شده حاضر و شاغل در سازمان ها و نهادها، افق گشایی و طرح نگاه های نو برای محقّقان علوم اسلامی می باشد.
طراحی الگوی اثرات اجرای حسابداری مدیریت زیست محیطی و استراتژی زیست محیطی بر عملکرد شرکت ها به کمک تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی اثرات اجرای حسابداری مدیریت زیست محیطی و استراتژی زیست محیطی برعملکردشرکت ها به کمک تئوری داده بنیاد انجام شده است.یافته های پژوهش طی سه گام محقق شده است.گام اول:تجزیه وتحلیل کتابخانه ای؛گام دوم:انجام مصاحبه با 15 نفر ازخبرگان(بازه زمانی سالهای1401-1402)؛وگام سوم:کدگذاری مؤلفه های شناسایی شده براساس تئوری داده بنیاد به روش استراوس و کوربین.نهایتاً الگوی پارادایمی پژوهش شامل شرایط علّی،شرایط زمینه ای،عوامل محوری، عوامل مداخله گر،راهبردهاوپیامدهاارائه گردید.شرایط علّی شامل:مدیریت منابع انسانی،تعهد مدیریت ارشد،عدم اطمینان زیست محیطی،مسئولیت پذیری اجتماعی،نوآوری سبز،گزارشگری هزینه های زیست محیطی،افشای هزینه های زیست محیطی،قوانین و مقررات زیست محیطی،عملکرد مدیریت ارشدوبودجه ریزی زیست محیطی؛شرایط زمینه ای شامل: تعریف حساب های زیست محیطی در شرکت، وارد ساختن هزینه های زیست محیطی در گزارش های مالی شرکت ها، طراحی و استفاده از سیستم حسابداری مدیریت زیست محیطی، و هماهنگی بین بخش های مختلف سازمان؛ عوامل محوری شامل: پیاده سازی استراتژی توسعه قابلیت های زیست محیطی، پیاده سازی استراتژی شفافیت زیست محیطی، پیاده سازی استراتژی توزیع عادلانه منابع، پیاده سازی استراتژی ترویج مسئولیت پذیری زیست محیطی، و پیاده سازی استراتژی مشارکت جمعی؛ شرایط مداخله گر شامل: ردیابی، سنجش و گزارش صحیح و دقیق هزینه های زیست محیطی، تخصیص صحیح هزینه های زیست محیطی به محصولات و خدمات شرکت، کنترل مستمر و نظارت بر هزینه های زیست محیطی، انتشار دوره ای و منظم گزارش های زیست محیطی، و مدیریت هزینه های زیست محیطی؛ و راهبردها شامل: تدوین استانداردها و آیین نامه ها از سوی سازمان های مربوطه، برگزاری دوره های آموزشی مستمر، گنجاندن مباحث در سرفصل های درسی دانشگاهی و رتبه بندی شرکت ها و نهایتاً پیامدها شامل: ارتقای سطح عملکرد مالی و بهبود عملکرد زیست محیطی شرکت ها می باشند. این پژوهش ازحیث هدف،یک پژوهش اکتشافی بوده وازنظرنتیجه، پژوهش بنیادی محسوب می شودوازداده های کیفی استفاده می کند.همچنین از روش نمونه گیری نظری هدفمند باتوجه به سطح اشباع بهره جسته است.روایی و پایایی،براساس معیارهای قابلیت اعتباریاباورپذیری تأیید شده است.
تحلیل چندمتغیره ترجیحات مسکونی ساکنان فاز یک شهرک اکباتان در تناسب با سبک زندگی معاصر
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به تحلیل ارتباط میان سبک زندگی و ترجیحات مسکونی ساکنان فاز یک شهرک اکباتان می پردازد. در دنیای معاصر، سبک زندگی به عنوان مفهومی چندبعدی در علوم اجتماعی و برنامه ریزی محیطی، نقش کلیدی در تعریف الگوهای سکونت ایفا می کند. شهرک اکباتان به عنوان یکی از نمونه های برجسته طراحی مسکن در ایران، بستری مناسب برای مطالعه تأثیر این مفهوم بر نیازهای مسکونی ارائه می دهد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر ترجیحات مسکونی با توجه به سبک زندگی و ویژگی های جمعیت شناختی ساکنان بوده است. سؤالات اصلی تحقیق شامل تأثیر متغیرهایی نظیر سن، جنسیت و شغل بر اولویت های مسکونی و چگونگی تأمین این نیازها از طریق طراحی محیط های انعطاف پذیر بوده است. در روش تحقیق به صورت ترکیبی از تحلیل های کمی و کیفی استفاده شده و داده ها از طریق پرسش نامه و مشاهدات میدانی جمع آوری گردیده است. یافته ها نشان می دهد که ترجیحات مسکونی ساکنان در پنج بعد اصلی شامل کیفیت فضاهای خصوصی، تعاملات در فضاهای نیمه عمومی، دسترسی به امکانات عمومی، انعطاف پذیری طراحی و حس تعلق به محیط قابل تحلیل است. ویژگی های جمعیت شناختی نظیر سن و مدت زمان سکونت نیز تأثیر مستقیم بر این ترجیحات دارند. به عنوان مثال، خانواده های بزرگ تر به فضاهای انعطاف پذیرتر و سالمندان به فضای سبز توجه بیشتری نشان می دهند، در حالی که افراد جوان تر به تعاملات اجتماعی در فضاهای نیمه عمومی اولویت می دهند. این پژوهش با ارائه تحلیل های چندمتغیره و تأکید بر طراحی محیط های مسکونی متناسب با سبک های زندگی متنوع، راهکارهایی برای ارتقای کیفیت زندگی و تطابق بهتر فضاهای مسکونی با نیازهای متغیر افراد ارائه می کند.