پیش بینی اختلال خودبیمارانگاری با میانجی گری کیفیت زندگی بر اساس افکار ناکارآمد در بین سالمندان شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی اختلال خودبیمارانگاری با میانجی گری کیفیت زندگی بر اساس افکار ناکارآمد در بین سالمندان شهر کرمانشاه در سال 1403-1402 می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع پژوهش بنیادین می باشد و از نظر ماهیت داده ها از نوع پژوهش های کمی می باشد؛ بنابراین یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه سالمندان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی ۱۴۰۲ معادل ۲۲۹۰۰۰ نفر بوده است؛ که از این جامعه نمونه ای به حجم ۲۵۰ نفر، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. برای نمونه گیری از هر ناحیه، ۸۳ نفر به صورت تصادفی (مرد و زن، متأهل و مجرد، در هر سطح تحصیلات) انتخاب و تعداد نمونه موردنظر تعیین گردید و به پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (۱۹۹۱)، پرسشنامه اختلال خودبیمارانگاری ایوانز در سال (۱۹۸۰) و مقیاس افکار ناکارآمد: 26- DAS وایزمن و بک (۱۹۷۸) پاسخ دادند. نتایج نشان داد رابطه افکار ناکارآمد با اختلال خودبیمارانگاری با میانجی گری کیفیت زندگی در سطح (0/001) معنی دار است؛ بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه مراکز بهداشت و درمان و مراکز سالمندان قرار بگیرد.