خوانش بینامتنی سیر نزولی و صعودی روح در آثار فلوطین و نجم الدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
235 - 260
حوزه های تخصصی:
نظریه بینامتنیت به حضور یک یا چند متن در متن دیگر می پردازد و در خوانش بینامتنی، بر متون پیش روی مخاطب تکیه می شود . یکی از مباحث مهم عرفانی که می توان روابط بینامتنی آن را در متون فلسفی و عرفانی جست وجو کرد، سیر نزولی و صعودی روح از موطن اصلی و بازگشت به آن است. نجم الدین رازی عارف قرن هفتمی و فلوطین فیلسوف و عارف یونانی مصری در آثار خویش به این موضوع پرداخته اند. هدف اصلی این پژوهش خوانش بینامتنی آثار این دو عارف فیلسوف است که به شیوه توصیفی و تحلیلی بررسی و نقد شده است. با وجود انتقاد صریح نجم رازی از فلاسفه و مخالفت با برخی از آرای آنان، در خوانش بینامتنی مبحث سیر نزولی و صعودی روح، وجوه اشتراک متعددی در اندیشه های وی و فلوطین دیده می شود. فلوطین و نجم رازی در مباحثی همچون مفهوم سیر نزولی و صعودی روح، نزول روح در پیوستن به قالب و تأثیر عشق، جذبه و عنایت الهی برای صعود، فناناپذیری روح، ناهمسانی ارواح در سیر نزولی و صعودی و ... با یکدیگر همسو هستند. پدید آمدن حجب و انجام گناه را به عنوان موانع سیر صعودی روح ذکر کرده اند. همچنین خودآگاهی و شکوفایی استعدادهای بالقوه را نیز به عنوان حکمت و پیامد سیر روح از دیگر وجوه اشتراک اندیشه آنان است. به رغم استشهاد فراوان رازی به آیات و احادیث، دریافت هایش درباره سیر نزولی و صعودی روح، ترکیبی از بیان فلسفی و دریافت های عرفانی است.