تحلیل پدیدارشناختی ادراک نوجوانان تیزهوش کمتر موفق از شیوه های والدگری
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین چالش های فراروی محققان علاقه مند به قلمرو روان شناسی تیزهوشی، فهمِ عمیق و بافتاری پدیده تیزهوشان کمتر موفق، است. موافق با شواهد موجود، در پاسخ به چرایی پدیده تیزهوشان غیرموفق، در یک تقسیم بندیِ کلان، علل فردی از علل بافتی، تمایز می یابند. در این پژوهش، محققان با الهام از آموزه های نظریه سیستم های بوم شناختی اجتماعی و با اخذِ رویکردی پدیدارشناختی، با هدفِ اطلاع از نقش عنصر بافتاری شیوه های والدگری، تجربه زیسته نوجوانان تیزهوش غیرموفق را درباره بافت والدگری شان، مطالعه کردند. 33 دانش آموزِ تیزهوش غیرموفق از مدارس سمپاد در دو استان تهران و گیلان، به صورت هدفمند، انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق، گردآوری شدند. سپس، تحلیل متنی داده های کیفی حاصل از مصاحبه ها به کمک رویکردِ پدیدارشناختی توصیفی و با استفاده از روشِ استویک کلایزی کین، انجام شد. نتایج با شمول 9 مضمونِ دگرشفقت ورزی در برابر دگرستیزه گری، پاسخگویی همدلانه در برابر عدم پاسخگویی همدلانه، مواجه گری فعالانه در برابر رویارویی های نا انطباقی، چند جانبه اندیشی در برابر تک وجهی نگری، فرآیندی نگری در برابر بازده اندیشی افراطی، یادگیری از تجارب منفی در برابر شکست هراسی، تأملی نگری در برابر تکانش گری، دگرگویی های مثبت در برابر دگرگویی های منفی و عدم قضاوت گری در برابر قضاوت گری و 69 زیرمضمون، ادراکِ نوجوانان تیزهوش غیرموفق را درباره بافت والدگری شان، تصویرگری کرد. در مجموع، تعقیبِ رویکردی پدیدارشناختی به فهمِ پدیده تیزهوشان غیرموفق با تاکید بر مشخصه های بافتار والدگری، مجموعه ای غنی از دانشی شامل شونده نشانگرهای چندگانه سازه نوظهورِ و بسیطِ والدگری غیرتوانمندمحور تحصیلی را به مثابه ترکیب ویژه ای از رفتارهای والدگری غیرمراقبت گر و همچنین مشوقِ سبکِ زندگیِ تحصیلیِ بازدارنده سلامت در نوجوانان، فراهم آورد.