بررسی تحلیلی مبانی معرفت شناختی نهاد امور پرورشی در آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
7 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت نهاد امور پرورشی بر اساس مبانی معرفت شناختی آن است ْ ٌ. پرسش اصلی تحقیق این است که تأسیس این نهاد بر کدامین پیش فرض ها و مبانی معرفتی استوار بوده است؛ و اینکه این پیش فرض ها تا چه میزان قابل دفاع هستند؟ این نوشته بر این است دو پیش فرض اساسی مبنای تأسیس این نهاد بوده است که عبارتند از:1- استقلال حوزه های دانشی از حوزه های ارزشی، 2- استقلال مبادی دانشی، عاطفی و ارادی رفتار. بر اساس پیش فرض اول، در حوزه ی دانش آنچه مدنظر است واقعیت هاست، ولی حوزه ی ارزش ها مربوط به بایدها و نبایدهای زندگی است و میان این دو حوزه شکاف منطقی وجود دارد. بر اساس این پیش فرض کار انتقال دانش به دانش آموزان ماهیتاً متفاوت و مستقل از کاری است که به پرورش بُعد ارزشی و روحی و معنوی دانش آموزان می پردازد. بر حسب پیش فرض دوم، ادراک، میل و اراده، به عنوان عامل های مسئول رفتار ، ماهیتاً از هم متمایز و نسبت به هم از استقلال برخوردارند. لذا نهادهایی که متکفل تقویت و پرورش این عامل ها هستند، متفاوت و از هم متمایز خواهند بود. یعنی بخشی از آموزش و پرورش مسئول حوزه ی دانش و بخشی دیگر، که در اینجا همان امور پرورشی خواهد بود، بر اساس پیش فرض اول مسئول حوزه ی ارزش ها ، و بر اساس پیش فرض دوم مسئول حوزه های عاطفه و اراده می شود. در رابطه با پیش فرض اول، این نوشتار با اعتقاد به درهم تنیدگی دانش و ارزش نشان می دهد که جدایی نهاد پرورشی از نهاد آموزشی نادرست است و بر آن است که نهاد آموزشی علاوه بر مسئولیت تعلیم دارای مسئولیت تربیت نیز می باشد. در رابطه با پیش فرض دوم نیز مقاله بر این است که ساحت های معرفت، میل و اراده در هم تنیده بوده و تربیت مستلزم درگیری همزمان هر سه این ساحت هاست. لذا، نظام آموزشی- یا نظام تربیتی- باید علم، اخلاق و عمل، یا عقل، احساس و اراده را توأمان در نظر گیرد.