الناز بهنود

الناز بهنود

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

چارچوبی نوین برای خوانش معماری آرامگاهی ایران در دوره تاریخی ایلخانیان (مطالعه موردی: آرامگاه های محدوده جغرافیایی آذربایجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره تاریخی ایلخانی آرامگاه خوانش معماری منطقه جغرافیایی آذربایجان تحلیل کهن الگویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۶۹
دوره ایلخانیان مغول یکی از ادوار مهم و سرنوشت ساز تاریخ ایران محسوب می شود و بسیاری از نوآوری های فرهنگ و تمدن ایران که در دوره های بعد پدیدار گشتند پیامد تحولاتی بود که در زمان تأسیس سلسله ایلخانی با اتکا به پیشینه باعظمت ایرانیان به منصه ظهور رسید و دستاوردهای ارزشمندی را نیز به تاریخ بشری عرضه کرد. منطقه آذربایجان نیز در این دوره یکی از مراکز توانمند در عرصه های گوناگون هنر اسلامی گردید. پایبندی ایلخانیان به شمنیسم و رواج و اشاعه آن باعث شکوفایی تصوف در ایران عصر آنان شد. اگر عرفان را مکتبی فکری- عملی که سعی بر شناخت حقایق امور به طریق اشراق و کشف و شهود دارد، تعریف کنیم، عرفان شمنی و تصوف اسلامی در زیر این تعریف می گنجد. در این دوره در سایه آزادی مذهبی، تجلی آموزه ها و برخی از وجوه تصوف در ساختار کالبدی معماری بناها را شاهدیم. در بین مجموعه های معماری این دوره، معماری آرامگاهی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. با توجه به اینکه آرامگاه سازی در میان جوامع مختلف معلول عامل عمده اعتقاد به جهان بعد از مرگ و حب ذات است، به نظر می رسد ساختار معماری آرامگاهها، ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم کهن الگویی داشته باشند. روانشناسی تحلیلی یونگ ابزار معرفی تازه ای جهت فهم معانی و دریافت پیامهایی نو از منابع هنری و ادبی به شمار می رود. بر اساس این نظریه، کهن الگوها، بن مایه ها و تصاویر نمادینی هستند که در اساطیر و فرهنگ ها، مفاهیمی مشترک و مشابهی را در ناخودآگاه بشر به جای گذاشته اند. یکی از کهن الگوهای مهم و محوری که در روانشناسی تحلیلی یونگ مطرح است، کهن الگوی فرآیند فردیت می باشد که در رابطه با پرسش های معنوی در مورد معنای زندگی و هدف هستی مطرح می شود. با این فرض که آثار معماری در ایران، به مثابه متون ادبی، واجد تفسیر و تشریح اند، این تحقیق سعی دارد با استناد به روش تحلیل کهن الگویی، خوانش معنایی جدیدی بر اساس تأثیر آیین های شمنیسم و تصوف در ساختار معماری این بناهای ارزشمند تاریخی را ارائه نماید. بر این اساس، فهرستی از آرامگاههای دوره ایلخانی با استناد به دایره المعارف پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی گردآوری شد و نهایتا فرایند خوانش آرامگاهها بر اساس رمزگان معماری(رمزگان تکنیکی، رمزگان نحوی و رمزگان معنایی)ارائه گردید.
۲.

تحلیل آرکیتایپی فضای عرفانی در آرامگاه های عارفان دوره ایلخانی (شیخ عبدالصمد نطنزی و شیخ صفیالدین اردبیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرکیتایپ کهنالگو عرفان آرامگاه معماری عرفانی ایلخانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۸
روانشناسی تحلیلی یونگ ابزار معرفی تازه ای جهت فهم معانی و دریافت پیام هایی نو از منابع هنری و ادبی به شمارمی رود. براساس این نظریه، کهن الگوها(آرکی تایپ)، بن مایه ها و تصاویر نمادینی هستند که در اساطیر و فرهنگ ها، مفاهیمی مشترک و مشابهی را در ناخودآگاه بشر به جای گذاشته اند. در میان آثار معماری، آرامگاه های عارفان دوره ایلخانی به عنوان فضاهایی عرفانی، یکی از بهترین زمینه های ظهور این صُور ازلی را دارا می باشند. یکی از کهن الگوهای مهم و محوری که در روانشناسی تحلیلی یونگ مطرح است، کهن الگوی رُشد(فرآیند تفرّد) می باشد که درباره پرسش های معنوی در مورد معنای زندگی و هدف هستی مطرح می شود. یونگ معتقد است که این کهن الگو را فقط می توان با اسرار توصیف ناپذیر «وحدت عرفانی» قیاس کرد. براساس هدف پژوهش حاضر، که شناخت مفاهیم معنایی آرکی تایپ می باشد، ضمن بهره گیری از روش محتوای کیفی از رویکردهای مطرح در ادراک نشانه ها استفاده شده است. این تحقیق با مطالعه بر روی این لایه های نشانه ای سعی دارد تا کیفیت و نحوه ارتباط میان تفکر عرفانی، کهن الگوها و ساختار معماری فضاها را روشن سازد. با این فرض که توجه به سیر از جهان دنیوی به جهان اخروی همواره در ادبیات و عرفان موردتوجه بوده است، به نظرمی رسد این کهن الگو در ساختار معماری آرامگاه های موردنظر بازتاب یافته باشد.
۳.

بررسی زبان مشترک آرکی تایپ های ذهنی «تولد، زندگی و مرگ» و نحوه عینیت یافتن آنها در فضاهای معماری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آرکی تایپ تولد زندگی مرگ فضای معماری زبان مشترک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۲۴۹
آرکی تایپ ها، حقایقی از کل عالم هستی می باشند که از ضمیر پنهان انسان ها نشأت می گیرند و به عنوان اطلاعات مشترک جهانی گاهی به صورت تصاویر وارد خودآگاه می شوند. انسانها برای فایق آمدن بر شکاف بین بخش آشکار و پنهان ذهن خود، در پی شناخت آرکی تایپ ها، به منابعی چون نماد، اسطوره و رؤیا نیاز دارند. آرکی تایپ ها زمانی ظاهر می شوند که محتوایی پیدا کنند، زیرا آرکی تایپ ها به خودی خود تهی و خالی هستند. معماری، محتوی و واسطه ای برای بیان ناخودآگاه جمعی انسان ها، اسطوره های جهانی و رؤیاها است که به صورت نماد در فضاهای معماری نمود می یابند. مهمترین آرکی تایپی که همواره در طول تاریخ به شکل های گوناگون در آثار علمی، ادبی، هنری، فلسفی و ... تکرار می شود، مفهوم مرگ، زندگی و تولدی دوباره می باشد. هدف از این مقاله پاسخگویی به این سؤال است که آیا با دستیابی به مشترکات معنایی آرکی تایپ های ذهنی «تولد، زندگی و مرگ» که در ناخودآگاه جمعی انسان ها وجود دارد، می توان به درک مفاهیم آرکی تایپی و تجلی آن در فضاهای معماری رسید یا خیر. بر اساس هدف پژوهش حاضر، که شناخت مفاهیم معنایی آرکی تایپ می باشد، ضمن بهره گیری از روش محتوای کیفی از رویکردهای مطرح در ادراک نشانه ها استفاده شده است. در بین فضاهای معماری، این آرکی تایپ، به صورت گذر از جهان مادی سپس مکث در فضایی واسط و برزخ گون برای ورود به بهشت موعود و نهایتا رسیدن به کمال مطلق و سیر در فضای خالی، تهی و خلأ به شکل سلسله مراتب دنیوی به مراتب اُخروی در فضاهای مجموعه های آرامگاهی عینیت یافته است. با این فرض، به نظر می رسد علاوه بر تأثیر مسائل اجرایی، سازه ای، مصالح و فنون زیبایی شناسی در شکلگیری آرامگاهها، آرکی تایپ ها نیز در ساختار معماری این مجموعه ها بازتاب یافته باشند. این تحقیق نقطه شروعی است برای پژوهش های آینده جهت رسیدن به زبان مشترک معماری آرامگاهی ایران از طریق شناسایی آرکی تایپ ها به عنوان ابزار معرفی تازه ای جهت فهم معانی و دریافت پیامهایی نو از این بناهای ارزشمند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان