مدل ساختاری پرخاش گری پنهان براساس ویژگی های شخصیتی و ادراک انصاف با میانجی گری مهارت های ارتباطی در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری پرخاش گری پنهان براساس ویژگی های شخصیتی و ادراک انصاف با میانجی گری مهارت های ارتباطی در زنان متقاضی طلاق است. روش پژوهش این مطالعه همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه مطالعه شامل کلیه زنان متقاضی طلاق در دادگستری شهرستان مسجدسلیمان در فاصله زمانی فروردین تا تیرماه 1400 به تعداد 300 درخواست طلاق بود که از بین آنان، 230 زن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسش نامه شخصیتی مک کری و کاستا (1985)، پرسش نامه ادراک انصاف پری (2004)، پرسش نامه مهارت های ارتباطی جرابک (2004) و پرسش نامه پرخاش گری پنهان نلسون و کارول (2006) بود. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) تحلیل شدند. نتایج تحلیل، بیانگر تأیید برازش مدل فرضی پژوهش بود. ضرایب تحلیل مسیر نشان داد که ویژگی های شخصیتی و ادراک انصاف، با میانجی گری مهارت های ارتباطی بر پرخاش گری پنهان اثرگذار است. از بین ویژگی های شخصیتی، ویژگی های روان رنجوری، برون گرایی، توافق پذیری، وظیفه شناسی و ادراک انصاف، بر مهارت های ارتباطی اثر مستقیم و معنی داری دارند. اثر مستقیم برون گرایی، بازبودن به تجربه، توافق پذیری، وظیفه شناسی و ادراک انصاف با مهارت های ارتباطی بر پرخاش گری پنهان معنی دار است. هم چنین از میان ویژگی های شخصیتی، روان رنجوری، برون گرایی، توافق پذیری، وظیفه شناسی و ادراک انصاف با میانجی گری مهارت های ارتباطی بر پرخاش گری پنهان اثر غیرمستقیم دارند. براین اساس می توان گفت که بین ویژگی های شخصیتی و ادراک انصاف با پرخاش گری پنهان رابطه وجود دارد و این رابطه می تواند با نقش مهارت های ارتباطی تعدیل شود.