بازاندیشی مدل بازیگر خردمند از منظر الگوهای بدیل تصمیم گیری در راهبرد سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
191 - 216
حوزههای تخصصی:
رویکرد غالب در مطالعه تصمیم گیری سیاست خارجی، همواره نظریه انتخاب عقلانی بوده است و براساس منطق حاکم بر آن، دولت ها به عنوان «جعبه های سیاه» و بازیگرانی یکپارچه و عقلانی در سیاست خارجی و به طور معمول به دنبال هزینه و فایده هستند؛ اما در ادامه این شناخت به وجود آمد که تصمیم گیرندگان، به طور مثال در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ممکن است بر اساس ملاحظاتی که ضرورتاً تابعی از محاسبه سود و زیان نیستند، مبادرت به تصمیم گیری نمایند. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی بوده است که الگوی بازیگر خردمند در راهبرد سیاست خارجی با چه محدودیت ها و مشکلات مفهومی مواجه بوده است؟ ماهیت این مقاله، توصیفی-تحلیلی است و تلاش شده است تا چهارچوب مفهومی خود را از الگوهای فرایند سازمانی، سیاست بوروکراتیک، تفکر گروه، مدل تکثرگرای تصمیم گیری و الگوی سایبرنتیک اخذ و از آن ها برای تبیین الگوی بازیگر خردمند که الگوی اصلی تصمیم گیری است بهره گیرد تا از این طریق ناکامی های رویکرد عقلانی که شامل عدم توجه به رویه های تصمیم گیری، غفلت از مجادلات بین بوروکراسی های درگیر در نظام تصمیم گیری، کنار گذاشتن نقش سطوح اجتماعی از جمله گروه هایی ذی نفع، افکار عمومی و جنبش های اجتماعی، بی توجهی به نقش مؤلفه های روان شناختی حاکم بر گروه های تصمیم گیرنده است تحلیل شود. این موارد با نگاه به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به خوبی قابل تحلیل است. مسئله ای که می تواند در پژوهش های بعدی به طور مستقل مورد بررسی قرار گیرد.