جمال عسگری

جمال عسگری

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه مهندسی نقشه برداری، دانشکده عمران و حمل و نقل، دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تبدیلات مختصات دقیق بین سیستم محلی و UTM با استفاده از درونیابی ارتفاعی حاصل از نقاط لیدار (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم مختصات محلی سیستم تصویر ضریب مقیاس ترکیبی مدل توابع گویا درونیابی نقاط ارتفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۰ تعداد دانلود : ۵۳۷
از آنجا که امروزه بحث تبدیلات بین سیستم های مختصات در فعالیت های نقشه برداری و ژئودزی و علوم مرتبط با اطلاعات مکانی کاربرد ویژه ای دارد، به منظور افزایش دقت در انتقال بین این سیستم ها، استفاده از روش های جدید و کارآمد مورد اهمیت است. هدف اصلی این مقاله در بخش اول بررسی تبدیل مختصات محلی شهر اصفهان به مختصات Utmوبالعکس با استفاده از روش ضریب مقیاس ترکیبی است. لذا از مختصات 500 ایستگاه GPS موجود در شهر اصفهان با پراکندگی مناسب استفاده شد و با پیاده سازی روابط تبدیل فواصل از روی سطح زمین به صفحه نقشه، مختصات این نقاط در سیستم محلی بدست آمد. بررسی تغییرات ضریب مقیاس ترکیبی برای نقاط GPS شهر اصفهان نشان داد که اگر از یک ضریب مقیاس واحد برای کل شهر استفاده شود اختلافی در حدود چند دسیمتر در طول های بلند ایجاد می شود که مناسب تهیه نقشه دقیق نیست. از آنجا که در تبدیل معکوس از سیستم محلی به سیستم UTM با کمک مدل های جدیدی همچون مدل توابع گویا، علاوه بر موقعیت مسطحاتی در سیستم محلی نیاز به دانستن مؤلفه ی ارتفاعی نقاط می باشد، در بخش دوم مقاله به ارائه الگوریتمی جهت درونیابی ارتفاع نقاط معابر شهر اصفهان با استفاده از داده های لیدار پرداخته شد. ارزیابی نتایج این درونیابی با تست بر روی ارتفاع نقاط GPS شهر اصفهان، نشان دهنده ی کشف یک بایاس 30 سانتیمتری در نقاط ارتفاعی لیدار شهر اصفهان است.پس از حذف این بایاس، مقدار RMSEبرابر 43 سانتیمتر، جهت درونیابی ارتفاع نقاط داخل معابر شهر اصفهان در دیتوم WGS-84بدست مى آید.
۲.

ارزیابی توابع نگاشت با استفاده از ردیابی اشعه سه بعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ردیابی اشعه شکست پذیری مدل های عددی هواشناسی توابع نگاشت مدل سازی اتمسفر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۳۷۱
تروپوسفر لایه ای از اتمسفر است که از گازهای خشک و بخار آب تشکیل شده است که باعث تأخیر در زمان انتشار امواج الکترومغناطیس و در نتیجه خطا در تعیین موقعیت دقیق می شود. این تأثیر به طور خاص برای تکنیک های ژئودزی فضایی بسیار بحرانی تلقی می شود. برای مدل سازی این خطا روش های مختلفی پیشنهاد شده است که از جمله مطرح ترین آنها می توان به روش های ردیابی اشعه سه بعدی و استفاده از توابع نگاشت اشاره کرد. ردیابی اشعه سه بعدی، روشی مستقیم برای این برآورد تلقی می شود. در این مقاله مقایسه هایی بین این روش و روش استفاده از توابع نگاشت که بطور معمول مورد استفاده قرار می گیرند، انجام شده است. براساس این تحقیق مشخص می شود که در شرایط مختلف و برای رسیدن به دقت های مورد نظر از کدام روش استفاده شود و اولویت با کدام روش است. در این مقایسه از توابع نگاشت VMF و GMF استفاده شده است که در تکنیک های ژئودزی فضایی بسیار مورد استفاده قرار می گیرند. برای این منظور داده های سال 2008 و 2011 ایستگاه های VLBI مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که ایستگاهی که بیشترین رطوبت را دارد ( KOKEE ) در همه بازه های دقت، نیاز به ردیابی اشعه دارد و از توابع نگاشت نمی توان استفاده کرد. همچنین برای رسیدن به دقت کمتر از 10 میلیمتر در ارتفاع ایستگاه بایستی تقریباً در تمام زوایای ارتفاعی ردیابی اشعه استفاده شود و یا برای رسیدن به دقت کمتر از 20 میلیمتر در ارتفاع ایستگاه بایستی تقریباً در زوایای ارتفاعی 0 الی 35 درجه ردیابی اشعه استفاده شود، و برای بقیه زوایا می توان از توابع نگاشت استفاده کرد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان