تاثیر استراتژی مدیریت استعداد بر تعهد سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی تعلق خاطر کاری
منبع:
توسعه استعدادسال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
77 - 100
دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به دلیل تربیت و پرورش نیروهای متخصص و ماهر نقش بسزایی در پیشبرد اهداف جامعه دارند. این سازمان ها برای تداوم رسالت خطیر خود که همانا بهبود کیفیت آموزشی و ارتقاء علمی در سطح ملی و بین المللی نیازمند کارکنان متعهد و توانمند هستند. بدین منظور یکی از راهکارهایی که بتوان با به کارگیری آن نتایجی چون افزایش تعلق خاطر کاری و تعهد سازمانی کارکنان را دنبال کرد، مدیریت استعدادها در آن سازمان می باشد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر استراتژی مدیریت استعداد بر تعهد سازمانی با نقش میانجی گری تعلق خاطر کاری در بین کارکنان دانشگاه مازندران انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان دارای مدرک دیپلم و بالاتر دانشگاه مازندران که تعداد آنها 540 نفر بوده و با استفاده از فرمول کوکران 225 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه استراتژی مدیریت استعداد سوئیم(2009)، تعهد سازمانی آلن و می یر(1990)و تعلق خاطرکاری شاوفلی و همکاران(2003) می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک روش مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی ارائه شده است که در آن تعلق خاطر کاری در تاثیر استراتژی مدیریت استعداد بر تعهد سازمانی کارکنان نقش میانجی را ایفا می کند. همچنین نتایج آزمون فرضیه ها نشان دهنده تاثیر مثبت استراتژی مدیریت استعداد بر تعهد سازمانی و تعلق خاطر کاری و تاثیر مثبت تعلق خاطر کاری بر تعهد سازمانی کارکنان می باشد.