سید مسعود نبوی

سید مسعود نبوی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مقایسه گرایش شخصیتی خودتخریبی و خودشناسی انسجامی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم گونی غایی هماهنگی اهداف خودتخریبی بیماری اتوایمیون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۰ تعداد دانلود : ۶۲۸
براساس فرضیه همگونی غایی کل سیستم های یک ارگانیزم در پی دستیابی به یک هدف مشترک هستند و هنگامی که مرز میان خود و غیرخود در سطح یک سیستم از میان می رود احتمال تخریب این مرز در سطح سایر سیستم ها نیز افزایش می یابد. بر این اساس در پژوهش حاضر به بررسی گرایش های شخصیتی خودتخریبی و خودشناسی انسجامی در بیماران مبتلا به مالتیپل-اسکلروز و افراد سالم پرداخته شد. 88 بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروز (79 زن، 9 مرد) و 130 دانشجوی دانشگاه تهران (85 زن، 43 مرد) به مقیاس های خودشناسی انسجامی (ISK)، بهوشیاری (MAAS)، خودمهارگری (SCS)، مشکل در روابط بین فردی (IIP)، آسیب به خود (SHI) و خودآزاری پاسخ دادند. نتایج نشان داد میزان خودآزاری، حساسیت بین فردی و پرخاشگری بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز بالاتر از افراد سالم بود در حالی که خودشناسی انسجامی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز پایین تر از افراد سالم بود. بر اساس نتایج پژوهش، ناهماهنگی در سطح یک سیستم با ناهماهنگی در سطح سایر سیستم ها همراه است. تلویحات درمانی نشان می دهد که به منظور رفع ناهماهنگی در سطح یک سیستم می توان و یا باید ناهماهنگی موجود در سایر سیستم ها را اصلاح کرد. بنابراین، درمان های روانشناختی با هدف افزایش علاقه به خود در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز ممکن است در بهبود علایم ایمنی شناختی این بیماران موثر واقع شوند.
۲.

نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و سازگاری با بیماری مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مالتیپل اسکلروزیس (MS) استحکام من دلبستگی سازگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۵ تعداد دانلود : ۳۶۸
زمینه: شناخت متغیرهای تأثیرگذار بر سازگاری با بیماری MS اهمیت بسزائی دارد و آگاهی از نحوه عملکرد این متغیرها در حوزه کمک به این بیماران بسیار مهم و مؤثر است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و سازگاری با بیماری MS انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی و روش پژوهش همبستگی بود. از شرکت کنندگان در پژوهش (91 زن، 29 مرد) خواسته شد که مقیاس دلبستگی بزرگسال ( AAI ؛ بشارت، 1392، 2011)، مقیاس استحکام من ( EES ؛ بشارت، 1386، 1395) و مقیاس سازگاری با بیماری ( AIS ؛ بشارت، 1389، 1390) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش همبستگی پیرسون و برای آزمون مدل فرضی پژوهش از تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که: 1) سبک دلبستگی ایمن با سازگاری با بیماری MS رابطه مثبت معنادار دارد (0/001 p< )؛ 2) سبک های دلبستگی ناایمن با سازگاری با بیماری MS رابطه منفی معنادار دارند (0/001 p< )؛ 3) استحکام من با سازگاری با بیماری MS رابطه مثبت معنادار دارد (0/001 p< )؛ 4) سبک دلبستگی ایمن با استحکام من رابطه مثبت معنادار دارد (0/001 p< )؛ 5) سبک های دلبستگی ناایمن با استحکام من رابطه منفی معنادار دارند (0/001 p< )؛ 6) استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و سازگاری با بیماری MS نقش واسطه ای داشت. نتیجه گیری: توجه به این عوامل به منظور ارتقای کیفیت زندگی و سازگاری با بیماری MS می تواند تلویحاتی برای متخصصین این حوزه به همراه داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان