L'Art de la Dualité: Exploration du Bonheur et de la Tristesse dans l'Œuvre de Mowlânâ (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
این مقاله به بررسی دوگانگی شادی و غم در آثار مولانا، شاعر و عارف نامدار ایرانی، می پردازد. مولانا شادی را حالتی می داند که به طور ذاتی با عشق الهی پیوند خورده است، درحالی که غم را مرحله ای ضروری در مسیر تحقق معنوی تلقی می کند. او نشان می دهد که این دو احساس متضاد، به جای آنکه یکدیگر را نفی کنند، در ارتباطی متقابل قرار داشته و هر یک موجب غنای دیگری می شود. مولانا با بهره گیری از نمادهای قدرتمندی چون باغ، گل و موسیقی، همزیستی زیبایی و درد را به تصویر می کشد. از دیدگاه او، غم نه تنها پدیده ای منفی نیست، بلکه به عنوان عاملی برای دگرگونی فردی و تعالی روحی عمل می کند. در این راستا، عشق عرفانی به عنوان کلید دست یابی به شادی راستین و پایدار معرفی می شود. در نهایت، مولانا خواننده را به درک و پذیرش غنای تجربه انسانی فرامی خواند، چراکه شادی اصیل اغلب از دل رنج و مبارزه زاده می شود. این مقاله بر اهمیت نگرشی کل نگر به احساسات در مسیر جستجوی معنا و شکوفایی فردی تأکید دارد.هنر دوگانگی: کاوش شادی و غم در آثار مولانا
این مقاله به بررسی دوگانگی بین شادی و غم در آثار مولانا، شاعر و عارف مشهور ایرانی، می پردازد. مولانا شادی را حالتی می داند که ذاتاً با عشق الهی مرتبط است، در حالی که غم به عنوان مرحله ای ضروری در مسیر تحقق معنوی دیده می شود. او نشان می دهد که این احساسات متضاد با هم مرتبط هستند و هر یک دیگری را غنی می کند. مولانا از طریق نمادهای قدرتمندی مانند باغ، گل و موسیقی، چگونگی همزیستی زیبایی و درد را نشان می دهد. غم، به دور از صرفاً منفی بودن، به عنوان کاتالیزوری برای تحول شخصی و معنوی عمل می کند. عشق عرفانی به عنوان کلید دستیابی به شادی واقعی و پایدار ارائه می شود. در نهایت، مولانا خوانندگان را به شناخت غنای تجربه انسانی دعوت می کند، جایی که شادی اصیل اغلب از مبارزه و رنج ناشی می شود. این مقاله بر اهمیت درک جامع از احساسات در جستجوی معنا و رشد شخصی تأکید می کند.



