در عکاسی، رابطه بیننده با واقعیت پیچیده است. درک مخاطب، نوع ارتباط و دریافت حسی او از واقعیت بستگی به عوامل مختلفی دارد. عکس به مثابه یک دریچه به دنیای واقعی عمل کرده و از ورای آن، ارتباطی نزدیک با واقعیت برقرار می شود. کندال والتون، نظریه ای از عکاسی به مثابه «امر شفاف» ارائه می دهد و نتیجه می گیرد که عکس ها به چشم های مصنوعی شبیه هستند و می توان از دریچه آن ها دید، زیرا آنچه را از این طریق می بینیم به جهان واقعی وابستگی دارد. والتون ارتباط میان عکس و صحنه به تصویر کشیده را وابستگی طبیعی توصیف می کند و رابطه علّی میان عکس و سوژه را دال بر نظریه شفافیت می داند. در عکس های مسجد نصیرالملک بحث شفافیت و واقعیت مطرح است. عکس ها در نور طبیعی محیط گرفته شده اند و از واقعیت، وضوح و شفافیت برخوردارند. برای کسانی که این عکس ها را مشاهده می کنند، احساس واقعی از حضور در این محل تداعی می شود و واقعیت معماری مسجد را شفاف می بینند. منظور از شفافیت در عکاسی، که به متمایزترین وجهی عکاسانه بوده و مهم ترین توجیه را برای سخن گفتن از واقع گرایی ارائه می کند، همین است. در این پژوهش، تلاش شده مفهوم واقعیت در عکس ها باتوجه به نظرات والتون و نمود آن در مسجد نصیرالملک بررسی شود. روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. سرانجام درمی یابیم که تصور ما از واقعیت، وابسته جهانی است که ما آن را به میانجی سنجه های تاریخی-فرهنگی برساخته ایم.اهداف پژوهش:بررسی چگونگی ایجاد واقع گرایی در عکاسی براساس آراء والتون.بررسی نظریه شفافیت و واقعیت والتون در عکس های مسجد نصیرالملک.سؤالات پژوهش:واقع نمایی در عکاسی از منظر کندال والتون را چگونه می توان تفسیر کرد؟شفافیت و واقعیت در عکس های مسجد نصیرالملک چگونه ادراک می شود؟
The Relationship between Photo and Reality in Kendall Walton's Theory of Transparency (A Case Study of Reality in Nasir al-Mulk Mosque's Photographs)