این جستار با هدف نشان دادن یأس فلسفی و بررسی علل و عوامل ایجاد آن در غزلیات سیمین بهبهانی به نگارش درآمده است. برای دستیابی به این هدف تمامی غزلیات او در کتاب «مجموعه اشعار سیمین بهبهانی» بررسی شده است. روش تحقیق این کار «تحلیل مضمون» است؛ به این ترتیب که تمامی مضامین از متن استخراج شده و بسامد بالای مضامین فلسفی و آمیختگی همه آن ها با یأس فلسفی سبب شد در این مقاله با استناد به کلام سیمین به بررسی علل و عوامل آن پرداخته شود. نتایج تحقیق حاکی از این است که غزل می تواند در کنار تمام وظایفی که تاکنون از لحاظ محتوا داشته است، ظرفیت بیان مسائل فلسفی را هم داشته باشد، چنانکه سیمین بهبهانی در غزلیاتش مضامین فلسفی مانند آفرینش، مرگ، جبر و زمان را مطرح کرده است؛ اما با توجه به اینکه تمامی این مفاهیم در غزل او با نوعی یأس فلسفی همراه هستند، گاه به صورت صریح و گاه به صورت غیرمستقیم با استناد به علائمی مانند بدبینی و اعتراض به آفرینش، آرزوی مرگ، تأخیر و کندی گذر زمان، مرگ باوری و اعتقاد به جبرهای درونی و اجتماعی می توان این نوع تفکر را در غزلیاتش مشاهده کرد. بخشی از علل و عوامل وجود این یأس را می توان ریشه در مسائل فردی اعم از مشکلات خانوادگی، گذشت عمر و تجربه پیری و حساسیت شاعر، از دست دادن دوستان و عزیزان دانست و بخشی از آن با مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه او که به گفته خود شاعر، مملو از خفقان و تاریکی برای شاعر است، مرتبط است.