بررسی تقابلی فرآیند انتقال و بومی سازی درترجمه های صحیفه سجادیه (انصاریان، آیتی، بلاغی، فولادوند و فیض الاسلام ) بر اساس الگوی نیومارک (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
صحیفه سجادیه از برجسته ترین و ارزشمندترین کتب دعایی است که آثار روحی و روانی و تربیتی بالایی بر خوانندگانش دارد. اهمیت و جایگاه این کتاب ارزشمند، لزوم توجه به ترجمه صحیح آن و نقد ترجمه های انجام شده را ایجاب می کند تا بهترین ترجمه ها شناسایی و به خوانندگان معرفی شود که بتوانند به راحتی مفاهیم والای آن را درک نمایند. از این رو در پژوهش حاضر، بررسی ترجمه این کتاب بر اساس روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه نیومارک، در دو مؤلفه انتقال و بومی سازی انجام شده است. نتایج پژوهش، نشان گر این است که آیتی و بلاغی، بیش ترین میزان انتقال و فیض الاسلام، کم ترین استفاده را از فرآیند انتقال داشته است. بیش ترین فرآیند بومی سازی در ترجمه بلاغی و کم ترین در ترجمه فیض الاسلام مشاهده می شود. مقایسه این دو بررسی هم نشان گر آن است که آیتی و بلاغی بیش ترین میزان انتقال و بومی سازی را به کار برده اند و فیض الاسلام کم ترین میزان انتقال و بومی سازی و از این جهت ترجمه فیض الاسلام، ترجمه ای شایسته است. انواع راهبردهای بومی سازی که مترجمان در ترجمه صحیفه سجادیه به کار بستند عبارتند از: 1. تبدیل تاء گرد به تاء مبسوط. 2. افزودن علامت جمع فارسی به واژه عربی. 3. استفاده از دیگر مشتقات واژه عربی. 4. جابجا کردن موصوف و صفت. 5. افزودن پسوند فارسی به واژه عربی. 6. تبدیل شکل جمع واژه به مفرد. 7. استفاده از شکل دیگر جمع واژه. 8. حذف نشانه های عربی از واژه. 9. تبدیل «تای گرد» به «ه » فارسی و 10. ساخت فعل ترکیبی فارسی با استفاده از ریشه فعل عربی.A Comparative Study of the Transfer and Indigenization Process in Translations of Ṣaḥīfa Sajjādīya (Ansarian, Ayati, Balaghi, Fooladvand, and Fayḍul Islam) Based on Newmark's Model
Ṣaḥīfa Sajjādīya is one of the most prominent and valuable prayer works that has a profound spiritual, psychological, and educational impact on its readers. The importance and position of this valuable book necessitate attention to its accurate translation and critique of the translations carried out so that the best translations can be identified and introduced to readers for better understanding of its lofty concepts. Therefore, in the present study, the translation of this book has been examined based on a descriptive-analytical approach and relying on Newmark's theory, in two components of transfer and indigenization. The results indicated that Ayati and Balaghi have had the highest level of transfer, while Fayḍul Islam has utilized the transfer process to a lesser extent. The highest level of indigenization is observed in Balaghi's translation, and the lowest in Fayḍul Islam's translation. The results of these two analyses also show that Ayati and Balaghi have used the highest level of transfer and indigenization, while Fayḍul Islam has the lowest level of transfer and indigenization, making Fayḍul Islam's translation more appropriate. The types of indigenization strategies employed by translators in translating Ṣaḥīfa Sajjādīya include: 1. Converting the rounded "Tāʼ" to an extended "Tāʼ"; 2. Adding a Persian plural marker to an Arabic word; 3. Using other derivatives of Arabic words; 4. Reversing the order of the noun and adjective; 5. Adding a Persian suffix to an Arabic word; 6. Converting the plural form of a word to singular; 7. Using a different form of the plural word; 8. Removing Arabic diacritics from the word; 9. Converting the rounded "Tāʼ" to "Hā" in Persian, and 10. Constructing a compound Persian verb using the root of an Arabic verb.